English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 230 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel U که همزمان ارسال شود
paralleled U که همزمان ارسال شود
paralleling U که همزمان ارسال شود
parallelled U که همزمان ارسال شود
parallelling U که همزمان ارسال شود
parallels U که همزمان ارسال شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
continuous U ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
simultaneous U ارسال داده و کدهای کنترل در دو جهت همزمان .
parallel U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel U که همزمان ارسال می شوند
paralleled U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled U که همزمان ارسال می شوند
paralleling U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleling U که همزمان ارسال می شوند
parallelled U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled U که همزمان ارسال می شوند
parallelling U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling U که همزمان ارسال می شوند
parallels U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallels U که همزمان ارسال می شوند
duplex U مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
duplex U ارسال داده در دو جهت همزمان
duplex U ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplexes U مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
duplexes U ارسال داده در دو جهت همزمان
duplexes U ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
mac U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
macs U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
Other Matches
processor U به صورت همزمان همزمان کار کند
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
xmodem U پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
messages U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
lockouts U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
jitter U خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
XON/XOFF U پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
scroll U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous U ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
correcting U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
limited distance modem U وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
synchronous U پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destination U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
destinations U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
dispatches U ارسال کردن ارسال
despatched U ارسال کردن ارسال
despatches U ارسال کردن ارسال
despatching U ارسال کردن ارسال
dispatch U ارسال کردن ارسال
dispatched U ارسال کردن ارسال
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
parallelled U همزمان
simultaneous U همزمان
concurrent U همزمان
paralleling U همزمان
parallel U همزمان
synchronous U همزمان
parallelling U همزمان
synchronic U همزمان
isochronous U همزمان
isochrone U همزمان
parallels U همزمان
synchronizer U همزمان گر
paralleled U همزمان
contemporaries U همزمان
proportional U همزمان
contemporary U همزمان
simultaneously U همزمان
coincidentally U همزمان
synchronous phase advance U خازن همزمان
synchronous condenser U خازن همزمان
synchronous device U دستگاه همزمان
synchronous generator U مولد همزمان
concurrently U اجرای همزمان
synchronous impedance U ناگذرایی همزمان
synchronises U همزمان کردن
synchronous motor U موتور همزمان
synchronous network U شبکه همزمان
synchronous operation U عملیات همزمان
synchronous communication U ارتباط همزمان
synchronous admittance U گذرایی همزمان
concurrent U همرو همزمان
coincide U همزمان بودن
concurrent U تقریباگ همزمان
coincided U همزمان بودن
synchronization U همزمان سازی
coincides U همزمان بودن
synchronized sweep U روبش همزمان
synchronic U همگاه همزمان
synchrinized U همزمان بودن
syncheronous communications U مخابره همزمان
coinciding U همزمان بودن
simultaneous extinction U خاموشی همزمان
simultaneity U همزمانی همزمان
synchronised U همزمان کردن
synchronous reactance U راکتانس همزمان
synchronous speed U سرعت همزمان
concurrent reinforcement U تقویت همزمان
synchronous machine U ماشین همزمان
synchronizing U همزمان سازی
simultaneous processing U پردازش همزمان
concurrent processing U پردازش همزمان
concurrent operation U عملکرد همزمان
concurrent execution U اجرای همزمان
concentred reaction U واکنش همزمان
concentred exchange U تبادل همزمان
concentred elimination U حذف همزمان
concurrent training U اموزش همزمان
concurrent validity U اعتبار همزمان
synchronous telegraphy U تلگراف همزمان
synchronous transmission U انتقال همزمان
synchronous transmission U مخابره همزمان
synchronous vibrator U لرزه گر همزمان
synchroscope U همزمان نما
synchronising U همزمان کردن
selsyn U موتور همزمان
synchronize U همزمان کردن
concurrent variation U تغییر همزمان
synchronizes U همزمان کردن
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
full duplex U پروتکل دوسوی همزمان
simultaneous input/output U ورودی و خروجی همزمان
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
held ball U گرفتن همزمان توپ
synchronizer U دستگاه همزمان کننده
acoustic synchronizer U همزمان ساز صوتی
compatability U قابلیت کار همزمان
coincident penalty U پنالتی همزمان دو تیم
binary synchronous communication U ارتباطات همزمان دودویی
volley fire U پرتاب همزمان گلوله ها با هم
concurrent program execution U اجرای همزمان برنامه
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
two way simultaneous operation U عملکرد همزمان دو طرفه
synchronizing torque U گشتاور پیچشی همزمان
synchronizing pulses U ضربههای همزمان سازی
synchronizing separator U جداکننده همزمان سازی
synchronizing signal U پیام همزمان ساز
bisync U synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
synchronised U همزمان شدن با هم مطابق کردن
color sync signal U پیام همزمان ساز رنگ
synchronizes U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronize U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronises U همزمان شدن با هم مطابق کردن
burst U پیام همزمان ساز رنگ
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
synchronising U همزمان شدن با هم مطابق کردن
simultaneous U باهم واقع شونده همزمان
bursts U پیام همزمان ساز رنگ
synchronizing limiter U لامپ مراقب همزمان سازی
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
synchronises U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronizes U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronize U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronising U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
doubled up U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
immediate U عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
tandem U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
petri nets U مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
doubled U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
operand U عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
synchronised U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
coresident U دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
sdlc U Control Link SynchronousData کنترل پیونددادهای همزمان
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
isochronal U همزمان واقع شونده در فواصل منظم و مساوی
multitasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
interleaving U به طوری که در حین اجرا همزمان آماده می شوند
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
alternates U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
arithmetic U عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان
paralleling U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelled U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelling U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
alternate U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
parallels U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
alternated U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
paralleled U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
deal U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deals U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
parallel U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallels U تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
pack U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com