English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stray U که متوقف نشده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
strays U که متوقف نشده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
inviolately U چنانکه بی حرمت نشده باشد
musical chairs U نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
virgins U که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد
virgin U که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
uncased well U چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
blank bill U براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
plaintext U متن یا اطلاعی که کدگذاری یا رمزگذاری نشده باشد
subject to being unsold U فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
vexata questio U موضوع مختلف فیه مسالهای که پس از بحث زیاد حل نشده باشد
preclinical U وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
texts U متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
text U متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
universal legacy U وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
default U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
specificity U نرخ ورودیهای نامرتبط , که از کل اعداد ورودیهای نامرتبط فایل یا پایگاه داده یا کتابخانه بازیابی نشده باشد
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
incomplete U انجام نشده پر نشده
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
crashingly U متوقف
halt U متوقف
crash U متوقف
crashed U متوقف
halts U متوقف
crashes U متوقف
insolvent U متوقف
crashing U متوقف
halted U متوقف
abeyant U متوقف
dead in the water U متوقف در اب
abeyant abeyance U متوقف
installed U متوقف
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
let up <idiom> U کم کم متوقف شدن
holding attack U تک متوقف کننده
pt down U متوقف ساختن
put under the ban U متوقف کردن
pull-ins U متوقف شدن
throwbacks U متوقف سازی
throwback U متوقف سازی
halt U متوقف کردن
halt U متوقف شدن
halted U متوقف کردن
halts U متوقف کردن
halts U متوقف شدن
halted U متوقف شدن
hold on <idiom> U متوقف شدن
pull-in U متوقف شدن
lay off U متوقف ساختن
suppressible U متوقف کردنی
stopping U متوقف کننده
fetch up U متوقف شدن
to come to a stand U متوقف شدن
dead in the water U متوقف در دریا
stopped U متوقف کننده
stopple U متوقف کننده
stops U متوقف کننده
to put to a pause U متوقف ساختن
come to a stand U متوقف شدن
pull in U متوقف شدن
stop U متوقف کننده
slap down U متوقف ساختن
stopper U متوقف کننده
stoppers U متوقف کننده
stand fast U متوقف شدن
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
crash U متوقف شدن ناگهانی
stop in one's tracks <idiom> U سریه متوقف شدن
crashed U متوقف شدن ناگهانی
crashing U متوقف شدن ناگهانی
crashes U متوقف شدن ناگهانی
to bring traffic to a standstill U ترافیک را متوقف کردن
to come to a stop U متوقف شدن [مهندسی]
put down <idiom> U بازور متوقف کرن
crashingly U متوقف شدن ناگهانی
stopping U متوقف کردن ایستگاه
windbound U متوقف دراثر باد
stops U متوقف کردن ایستگاه
halt U فرآیند را متوقف میکند.
halted U فرآیند را متوقف میکند.
halts U فرآیند را متوقف میکند.
gravel U شن دار متوقف کردن
taper off U تدریجا متوقف شدن
stop U متوقف کردن ایستگاه
stopping the work U متوقف کردن کار
stopped U متوقف کردن ایستگاه
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
arresting system reset unit U متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
checked U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
checks U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
pull-in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
pull in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
call it quits <idiom> U متوقف کردن تمام کار
pull-ins U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
to stop taking [pills] , [to go off a drug] U متوقف شدن [از خوردن قرص]
elevation stop U متوقف کننده حرکت ارتفاع
flameout U متوقف ساختن موتور هواپیما
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
pull over <idiom> U متوقف کردن ماشین گوشه جاده
to bung up U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
ended U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
tie up <idiom> U آرام یا متوقف کردن حرکت یا عملی
to stop cold something U چیزی را فوری کاملا متوقف کردن
phaseout U تدریجا متوقف کردن کار یاتولید
ends U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
to suspend payment U پرداخت راموقوف کردن متوقف شدن
fielding U متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
to bung U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
end U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
abort U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborting U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborted U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
stalling U متوقف شدن یا کردن از کار انداختن یا افتادن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
stall U متوقف شدن یا کردن از کار انداختن یا افتادن
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
cry down U چیزی را غیر قانونی دانستن متوقف ساختن
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
end of page halt U ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
deceleration time U زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
drags U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
stopped U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
warm start U شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
stops U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stops U زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stop U زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
stopping U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopping U زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
trap U نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند
stop U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopped U زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filters U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com