English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wherunto U که بدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
paradoxically U بدان سان که باعقیده .....است
hobbies U کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
hobby U کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
key-ring U حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-rings U حلقهای که بدان کلید می اویزند
forbidden fruit U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden fruits U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
Manx U وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
totem U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
thereby U بدان وسیله
accessibly U چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
according as چنانکه بدان سان که
an accessible place U جایی که راه یافتن بدان ممکن است
buff stick U بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
cowlstaff U چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
final setting time U مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
gate meeting U انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
he had no evidence to go upon U مدرکی نداشت که بدان متکی شود
i take no interest in that U هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
indo iranian U وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
it is not pervious to reasonov U بدان دسترسی ندارد خردانرانمیتواند دریابد
it was beneath my notice U مراعارمی امدازاینکه بدان توجهی کنم
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
mumpsimus U ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
nose ring U حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
omnim gatherum U مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
over production U عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
paroli U دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
peregrin falcon U یکجور قوش تیز پرکه قوش بازان بدان دلبستگی دارند
phonoscope U التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
plowhead U چارچوبی که گاو اهن بدان متصل میشده
self feeder U ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
that is nothing like it U هیچ شباهتی بدان ندارد
the question referred to above U موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
thereto U بدان
thereto attached U پسوسته بدان
thereunto U بدان
timberhead U انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
vives U یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
where no human foot can tread جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
whereat U که بدان جهت که در انجا
poetic justice U کامیابی خوبان و شکست بدان
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com