Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glass cloth
U
کهنه شیشه پاک کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
glassman
U
تاجر شیشه شیشه ساز
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
clouted
U
پارچه کهنه کهنه
clouts
U
پارچه کهنه کهنه
clouting
U
پارچه کهنه کهنه
clout
U
پارچه کهنه کهنه
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
timeworn
U
کهنه
obsolescent
U
کهنه
wadding
U
کهنه
fustiest
U
کهنه
rags
U
کهنه
rag
U
کهنه
fogram
U
کهنه
olden
U
کهنه
dossil
U
کهنه
by gone
U
کهنه
weatherbeaten
U
کهنه
obsolete
U
کهنه
behind the times
U
کهنه
fustier
U
کهنه
fusty
U
کهنه
trite
U
کهنه
behindhand
U
کهنه
pokiest
U
کهنه
pokier
U
کهنه
crusted
U
کهنه
rungs
U
کهنه
run-down
U
کهنه
run down
U
کهنه
stale
U
کهنه
lint
U
کهنه
dowdy
U
کهنه
poky
U
کهنه
obsolescence
U
کهنه گی
worn out
U
کهنه
old-fashioned
U
کهنه
antiques
U
کهنه
antique
U
کهنه
age-old
U
کهنه
age old
U
کهنه
antiquated
U
کهنه
ragged
U
کهنه
tatters
U
کهنه
musty
U
کهنه
worn-out
U
کهنه
outworn
U
کهنه
gray
U
کهنه
tacky
U
کهنه
wad
U
کهنه
out of d.
U
کهنه
trity
U
کهنه
ragman
U
کهنه خر
archaic
U
کهنه
shabbly
U
کهنه
mucid
U
کهنه
wads
U
کهنه
worm eaten
U
کهنه
weatherworn
U
کهنه
pokey
U
کهنه
kettle holder
U
کهنه
knacker
U
کهنه خر
back number
U
چیز کهنه
fuddy-duddy
U
کهنه اندیش
old timer
U
کهنه کار
dodoes
U
کهنه پسند
back numbers
U
چیز کهنه
dodos
U
کهنه پسند
Neanderthal
U
خیلی کهنه
superannuated
U
زیاد کهنه
back number
U
شماره کهنه
back numbers
U
شماره کهنه
unreconstructed
U
کهنه پرست
uptight
U
کهنه پرست
veteran
U
کهنه کار
veteran
U
کهنه سرباز
veterans
U
کهنه سرباز
veterans
U
کهنه کار
sour dough
U
کهنه کار
lint
U
کهنه فتیله
thread bare
U
فرش کهنه
old wool
U
پشم کهنه
stale joke
U
جوک کهنه
A pair of old pants ( trousers ) .
U
یک شلوار کهنه
obscurantism
U
کهنه پرستی
old-timer
U
کهنه کار
old-timers
U
کهنه کار
shabbiest
U
کهنه ژنده
shabby
U
کهنه ژنده
duds
U
رخت کهنه
codex
U
دستخط کهنه
ogygian
U
بسیار کهنه
antiquate
U
کهنه کردن
obsolesce
U
کهنه شدن
boneman
U
کهنه فروش
fripperer
U
کهنه فروش
duddie
U
کهنه پوش
duddy
U
کهنه پوش
older
U
پیرانه کهنه
hunkerism
U
کهنه پرستی
fogyish
U
کهنه پرست
fogyism
U
کهنه پرستی
pseudo archaic
U
کهنه نما
shabbier
U
کهنه ژنده
dodo
U
کهنه پسند
wash linen
U
کهنه فرفشویی
wall rue
U
سداب کهنه
old
U
کهنه کار
old
U
پیرانه کهنه
older
U
کهنه کار
unworn
U
کهنه نشده
the old world
U
جهان کهنه
superannuate
U
کهنه شدن
oldest
U
کهنه کار
oldest
U
پیرانه کهنه
fripper
U
کهنه فروش
ragman
U
کهنه فروش
fuddy-duddies
U
کهنه اندیش
rag picker
U
کهنه برچین
green meat
U
گوشت کهنه
mouldy
U
کهنه وفاسد
dab
U
کهنه را نم زدن
dead
U
منسوخ کهنه
ages
U
کهنه کردن
dabbed
U
کهنه را نم زدن
ancient
U
کهن کهنه
dabs
U
کهنه را نم زدن
aging
U
کهنه کردن
wads
U
کهنه نمد
wad
U
کهنه نمد
aging
U
کهنه شدن
junk
U
کهنه و کم ارزش
rags
U
کهنه شدن
rag
U
کهنه شدن
age
U
کهنه کردن
bric a brac
U
اشیاء کهنه وعتیقه
trade something in
<idiom>
U
تعویض وسایل کهنه
Antiguated
U
آنتیک ،کهنه،قدیمی
bibliopolism
U
فروش کتابهای کهنه
dishcloth
U
کهنه فرف شویی
dishcloths
U
کهنه فرف شویی
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
stager
U
ادم کهنه کار
back out
U
کهنه و فرسوده شدن
antediluvian
U
ادم کهنه پرست
knackery
U
جنس بنجل و کهنه
hach
U
زیاداستعمال کردن کهنه
he has seen sevice
U
کهنه کار است
sea dog
U
ملوان کهنه کار
ragpicker
U
کهنه و ژنده جمع کن
passe
U
کهنه مسلک گذشته
paleology
U
دانش چیزهای کهنه
outwear
U
کهنه شدن گذراندن
to pick rags
U
کهنه برچینی کردن
one nails drives another
U
غم جدید غم کهنه را بر از یاد
wear out
U
کهنه و فرسوده شدن
water glass
U
اب شیشه
glass blower
U
شیشه گر
panes
U
شیشه
glass cutter
U
شیشه بر
pane
U
شیشه
glassblower
U
شیشه گر
glazier
U
شیشه گر
glass
U
شیشه
plate
U
شیشه
bottle
U
شیشه
bottles
U
شیشه
plates
U
شیشه
glazier
U
شیشه بر
vets
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
junk
U
طناب کهنه کاغذ پاره
vet
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
fossilised
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
fossilize
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
Old clothes ( houses ) .
U
لباس ( خانه های) کهنه
bibliopoly
U
فروش کتابهای کهنه یاعتیق
fossilises
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
vetted
U
بیطاری کردن کهنه سرباز
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
snot rag
U
کهنه بینی پاک کنی
fossilizes
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
fossilizing
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
fossilising
U
سخت ومتحجرشدن کهنه شدن
God bless
[you]
!
U
خدا حافظ
[واژه کهنه]
veteran skill
U
مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
dish towel
U
کهنه فرف خشک کنی
demode
U
ازمد افتاده کهنه شده
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
jalopy
U
اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
ragbag
U
کیف لباسهای کهنه و بی مصرف
well-worn
U
زیاد کار کرده کهنه
age
U
: پیرشدن پیرنماکردن کهنه شدن
jalopies
U
اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
ages
U
: پیرشدن پیرنماکردن کهنه شدن
old fashioned
U
کهنه پرست محافظه کار
ragbags
U
کیف لباسهای کهنه و بی مصرف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com