Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
manil hemp
U
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compatible
U
با هم درست کار می کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
lachryma christi
U
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
picalilli
U
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
resurection pie
U
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
matelote
U
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
comparator
U
وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
fish cake
U
نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
frostwork
U
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
pay out the rope
U
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
lanyards
U
طناب کوتاه طناب کمر
lanyard
U
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
U
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
how long is the rope
U
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
tows
U
طناب
footrope
U
طناب پا
running end
U
سر طناب
upper end of the rope
U
سر طناب
tackline
U
طناب تک
fag end
U
ته طناب
towline
U
طناب
hawse laid rope
U
طناب سه لا
guys
U
طناب
guy
U
طناب
roped
U
طناب
guide rope
U
طناب
tow
U
طناب
rope
U
طناب
lines
U
طناب خط
cord
U
طناب
headline
U
طناب
headlines
U
طناب
line
U
طناب خط
ropes
U
طناب
cords
U
طناب
fag ends
U
ته طناب
PRI
U
پشتیبانی کنند
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
pendants
U
طناب اتصال
slackest
U
شل کردن طناب
slacks
U
شل کردن طناب
lanyard
U
طناب پرچم
lanyard
U
تسمه یا طناب
slack
U
شل کردن طناب
hawsers
U
طناب سیمی
loops
U
حلقه طناب
hawser
U
طناب کلفت
tows
U
با طناب کشیدن
pendants
U
طناب نگهدارنده
hawsers
U
طناب کلفت
pendant
U
طناب اتصال
snubbed
U
نگهداشتن طناب
snub
U
نگهداشتن طناب
lanyards
U
طناب پرچم
tackle
U
طناب وقرقره
backrope
U
طناب عقب
bellpull
U
طناب زنگ
bight
U
حلقه طناب
tackled
U
طناب وقرقره
tackle
U
قرقره و طناب
bolt rope
U
طناب کناره
tail on
U
طناب را بکشید
bowstring
U
طناب انداختن
braided cordage
U
طناب بافته
tail on
U
کشیدن طناب
anchor cable
U
طناب لنگر
tackled
U
قرقره و طناب
looped
U
حلقه طناب
tightwire
U
طناب سیمی
loop
U
حلقه طناب
tackling
U
قرقره و طناب
lanyards
U
طناب طرقه کش
pendant
U
طناب نگهدارنده
tackling
U
طناب وقرقره
tackles
U
قرقره و طناب
towline
U
طناب سورتمه
tie down
U
طناب اتصال
tackles
U
طناب وقرقره
thightrope
U
طناب بندبازی
hawser
U
طناب سیمی
snubbing
U
نگهداشتن طناب
cord
U
طناب نازک
boat painter
U
طناب قایق
traction rope
U
طناب کشش
stopper
U
خفت طناب
stoppers
U
خفت طناب
painters
U
طناب قایق
surge
U
شل کردن طناب
surged
U
شل کردن طناب
cords
U
طناب نازک
warps
U
طناب ریسمان
surges
U
شل کردن طناب
racking
U
طناب نازک
slackens
U
شل کردن طناب
slackening
U
شل کردن طناب
fag end
U
طناب ریش
fag ends
U
طناب ریش
lay
U
خواب طناب
block and tackle
U
طناب و قرقره
lays
U
خواب طناب
sash cord
U
طناب لنگر
sash cords
U
طناب لنگر
slacken
U
شل کردن طناب
slackened
U
شل کردن طناب
towline
U
طناب بوکسل
fall
U
طناب قرقره
lanyard
U
طناب طرقه کش
guys
U
طناب مهاری
lanyards
U
تسمه یا طناب
warp
U
طناب ریسمان
He let go of the rope .
U
طناب را ول کرد
eyes
U
چشمی طناب
messengers
U
طناب حامل
messenger
U
طناب حامل
snubs
U
نگهداشتن طناب
painter
U
طناب قایق
burton
U
طناب و قرقره
guy
U
طناب مهاری
warped
U
طناب ریسمان
eye
U
چشمی طناب
wire rope
U
طناب سیمی
eyeing
U
چشمی طناب
tow rope
U
طناب یدک کش
bottom line
U
طناب زیرین
to skip rope
U
از طناب پریدن
roping
U
طناب کشی
eying
U
چشمی طناب
roping
U
طناب دوزی
tow
U
با طناب کشیدن
capstan
U
چرخ طناب
marlinspike
U
طناب گشا
hair line
U
طناب مویی
halliard
U
طناب پرچم
halyard
U
طناب پرچم
small stuff
U
طناب نازک
hauling rop
U
طناب کشش
hauling rop
U
طناب بالابر
shroud laid rope
U
طناب چهاربند
hawse laid rope
U
طناب سه بند
hawser bend
U
گره طناب
shroud laid rope
U
طناب چهارلا
head rope
U
طناب شماره یک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com