Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
optimum speed
U
کندی بهینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optimum code
U
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
retardation
U
کندی
dullness
U
کندی
obtuseness
U
کندی
bluntness
U
کندی
alggardness
U
کندی
dulness
U
کندی
hebetude
U
کندی
dilatoriness
U
کندی
sluggishness
U
کندی
retardment
U
کندی
lentitude
U
کندی
backing
U
کندی
lag
U
کندی
lagged
U
کندی
laggardness
U
کندی
lags
U
کندی
pointlessness
U
کندی
retardation
U
کندی دیرکرد
drumble
U
کندی کردن
coefficient of roughness
U
ضریب کندی
d. of apprehension
U
کندی ذهن
labor slowdown
U
کندی کار
purblindness
U
کندی کودنی
psychomotor retardation
U
کندی روانی- حرکتی
electron deceleration
U
کندی حرکت الکترون
infantilism
U
کندی رشد جسمانی وعقلانی
optimized
U
بهینه
optimal
U
بهینه
optimum
U
بهینه
optimum moisture
U
نم بهینه
optimized
U
بهینه شده
optimize
U
بهینه سازی
optimized code
U
برنامه بهینه
optimum value
U
مقدار بهینه
optimum output
U
تولید بهینه
optimum temperature
U
دمای بهینه
pareto optimality
U
بهینه پاراتو
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
optimal distribution
U
توزیع بهینه
optimal level
U
سطح بهینه
optimal performance
U
کارکرد بهینه
optimize
U
بهینه ساختن
optimal solution
U
راه حل بهینه
optimality
U
بهینه سازی
optimalization
U
بهینه کردن
optimization
U
بهینه سازی
linear optimization
U
بهینه سازی خطی
suboptimization
U
بهینه سازی فرعی
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
optimal recalculation
U
محاسبه مجدد بهینه
optimum programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimal planning
U
برنامه ریزی بهینه
optimum coding
U
برنامه نویسی بهینه
optimm programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimizing compiler
U
کامپایلر بهینه سازی
disk optimizer
U
بهینه ساز دیسک
unconstrained optimization
U
بهینه سازی بدون محدودیت
unconstrained optimization
U
بهینه سازی بدون قید
optimize
U
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
resource leveling
U
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
minimal tree
U
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
nonaligned
U
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
file level model
U
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
optimum moisture
U
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com