Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
land grave
U
کنت قدیم المانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
goth
U
یکی از اقوام المانی قدیم بربری
teutonic
U
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
Other Matches
Germanic
U
المانی
germain
U
) : المانی
jerry
U
المانی
germanize
U
المانی کردن
germanization
U
المانی شدن
German measles
U
سرخجه المانی
hans
U
المانی یاهلندی
high dutch
U
زبان المانی
wagnerian
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerite
U
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
gotha
U
یکجورهواپیمای بزرگ المانی
schnauzer
U
سگ " تری یر "المانی نژاد
germanity
U
صفات ویژه المانی
junker
U
اصیل زاده المانی
pfennig
U
مسکوک مسی المانی
germanize
U
المانی ماب کردن
hun
U
مخرب تمدن المانی
teutonize
U
به المانی ترجمه کردن
fokker
U
یکجورهواپیمای جنگی المانی
panzer
U
لشگر زرهی المانی
alemannic
U
لهجهء مخصوص المانی
kummel
U
نوشابه المانی زیره دار
germanism
U
اصطلاحات ویژه زبان المانی
germanist
U
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
junker
U
جوان نجیب زاده المانی
Gothic
U
حروف سیاه قلم المانی
doberman pinscher
U
سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
landgravine
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی است
thaler
U
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
rhenish
U
شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
hegelianism
U
مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
lansquenet
U
سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
jack johnson
U
د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
groschen
U
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
Marxism
U
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
pfenin
U
سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
mauser
U
یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
minnesinger
U
شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
landgrave
U
لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
lombards
U
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
of old
U
قدیم
primitive
U
قدیم
yore
U
در قدیم
the old world
U
بر قدیم
anciently
U
در قدیم
immensurable
U
خیلی قدیم
In times past . In olden days .
U
درروزگاران قدیم
pierian
U
در مقدونیه قدیم
f. times
U
ایام قدیم
the old testament
U
عهد قدیم
dateless
U
بسیار قدیم
old world
U
دنیای قدیم
the old ways
U
رسوم قدیم
the youth of the world
U
روزگارخیلی قدیم
ancientry
U
عهد قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
tzar
U
امپراطورروسیه قدیم
unite
U
سکه قدیم انگلیسی
conservatives
U
پیرو سنت قدیم
early
U
مربوط به قدیم عتیق
satrap
U
استاندار قدیم ایران
samson
U
قاضی قدیم اسرائیل
Old Testament
U
پیمان یا وصیت قدیم
immemorially
U
بطور خیلی قدیم
samaria
U
سامریه در فلسطین قدیم
conservative
U
پیرو سنت قدیم
italic
U
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
iguanodont
U
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
unites
U
سکه قدیم انگلیسی
uniting
U
سکه قدیم انگلیسی
carthage
U
شهر کارتاژ قدیم
babylon
U
شهر بابل قدیم
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
old english
U
زبان انگلیسی قدیم
conventionality
U
پیروی از سنت قدیم
from immemorial times
U
از زمان خیلی قدیم
It is an old saying that …
U
از قدیم گفته اند که ...
earliest
U
مربوط به قدیم عتیق
proconsular
U
وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship
U
مقام فرمانداری در رم قدیم
tchigorin indian
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
macaque
U
نوعی میمون دنیای قدیم
pandect
U
حقوق مدنی روم قدیم
paleethnology
U
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo etc
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
punic
U
اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
propraetor
U
کنسول فرمانداراستان قدیم روم
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
sab
U
وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
old indian defence
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
macaca
U
نوعی میمون دنیای قدیم
mercury
U
یکی از خدایان یونان قدیم
doric
U
بسبک معماری قدیم یونان
apis
U
گاو مقدس مصریان قدیم
babel
U
شهر و برج قدیم بابل
plebs
U
توده مردم روم قدیم
triumvirates
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial
U
بسیار قدیم خیلی پیش
old guard
U
صنوف صاحب اعتبار قدیم
fabliau
U
وابسته باشعار قدیم فرانسه
Hamedan
U
شهر همدان
[اکباتان قدیم]
triumvier
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
ecclesiast
U
عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
pony express
U
پست سریع السیر قدیم
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
propretor
U
کنسول فرماندار استان قدیم روم
lambrequin
U
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
quadriga
U
ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
Whigs
U
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
gambit of aleppo
U
نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
Whig
U
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
classics
U
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic
U
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
guard mount
U
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
from (since) the year one
[American E]
<adv.>
U
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
from (since) the year dot
[British E]
<adv.>
U
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
lawmerchant
U
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
sogdian
U
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
portcullises
U
درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
shekel
U
واحد وزن وپول بابل قدیم
essenism
U
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
He is an old – timer at this club .
U
از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
mycenian
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
doric
U
وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
atrium
U
اطاق میانی خانههای روم قدیم
archon
U
یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
mycenaean
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
acinaces
U
شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
paleontology
U
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
hierology
U
علم خواندن خطوط قدیم مصر
hoplite
U
سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
portcullis
U
درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
pre chellean
U
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
squatted
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim
U
عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
canon low
U
دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam
U
کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
primogeniture
U
حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
uncial
U
وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
gutta
U
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
scutum
U
سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
staged
U
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
paleontologist
U
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
lowboy
U
عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic
U
وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
palafitte
U
خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile
U
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth
U
جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
fasces
U
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
revisionism
U
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
lawmerchant
U
حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design
U
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design
U
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com