English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
budgetary control U کنترل بودجهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
budget estimates U براوردهای بودجهای
budget constaint U محدودیت بودجهای
budgetary control U نظارت بودجهای
budgetary policy U سیاست بودجهای
revenues U درامدهای بودجهای
budget forecasting model U مدل پیشگویی بودجهای
current budget U بودجهای که برای یک سال مالی تدوین شود
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controls U کنترل
minor control U کنترل کم
rein U کنترل
line control U کنترل خط
control U کنترل
check-ups U کنترل
check-up U کنترل
control code U کد کنترل
controlling U کنترل
cpu U واحد کنترل
electronic control U کنترل الکترونیکی
controllable U قابل کنترل
error control U کنترل خطا
cortical control U کنترل مغزی
ctrl U کلید کنترل
electric control U کنترل الکتریکی
direct control U کنترل مستقیم
digital control U کنترل دیجیتالی
pulpit U میز کنترل
pulpits U میز کنترل
damage control U کنترل خسارات
cu U واحد کنترل
remote control U کنترل از دور
exchange control U کنترل ارز
bridling U کنترل کردن
government control U کنترل دولتی
governing mode U روش کنترل
full command U کنترل کامل
frequency control U کنترل فرکانس
frequency check U کنترل فرکانس
forms control U کنترل فرم ها
fly control U برج کنترل
flow control U کنترل جریان
grid control U کنترل شبکه
ground control U کنترل زمینی
image control U کنترل تصویر
ignition control U کنترل احتراق
carriage U کنترل چاپگر
carriages U کنترل چاپگر
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
hoo heap U کنترل نفس
birth control U کنترل موالید
flight control U کنترل پرواز
field control U کنترل میدان
external control U کنترل خارجی
experimental control U کنترل ازمایشی
exchange control U کنترل ارزی
bridle U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
fire control U کنترل اتش
controls U کنترل بازبینی
control U کنترل کردن
control U کنترل بازبینی
voltage control U کنترل ولتاژ
fighter control U کنترل شکاریها
fiscal control U کنترل مالی
controlling U کنترل کردن
controlling U کنترل بازبینی
controls U کنترل کردن
indirect control U کنترل غیرمستقیم
controllability U قابلیت کنترل
control field U فیلد کنترل
control bus U مسیر کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
control block U بلوک کنترل
control block U کنده کنترل
control area U منطقه کنترل
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
control cable U کابل کنترل
control card U کارت کنترل
control desk U میز کنترل
control console U کنسول کنترل
control console U پیشانه کنترل
control computer U کامپیوتر کنترل
control code U رمز کنترل
control circuits U مدارهای کنترل
control circuit U مدار کنترل
control character U دخشه کنترل
control cards U کارتهای کنترل
command and control U کنترل و فرماندهی
coercive control U کنترل قهری
automatic control U کنترل خودکار
asynchronous control U کنترل ناهمگام
arms control U کنترل سلاح
data control U کنترل داده ها
arbitrary control U کنترل فرضی
air way station U ایستگاه کنترل
air control U کنترل هوایی
accuracy control U کنترل دقت
access control U کنترل دستیابی
controlled U کنترل شده
bank sluice U دریچه کنترل
bowden control cable U کابل کنترل
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
checks and balance U کنترل و مقابله
check mark U علامت کنترل
centralized control U کنترل تمرکزی
central control panel U مرکز کنترل
carriage control U کنترل نورد
cam control U بادامک کنترل
frame U کنترل هایی
budgetary control U کنترل بودجه
uncontrolled U کنترل نشده
control flag U پرچم کنترل
camshaft U محور کنترل
check-ups U کنترل کردن
cascade control U کنترل زنجیرهای
control slide U غلتگاه کنترل
control slide U کشوی کنترل
control signal U علامت کنترل
control sheet U برگ کنترل
control sequence U ترتیب کنترل
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
control section U قسمت کنترل
check-up U کنترل کردن
control station U ایستگاه کنترل
camshafts U محور کنترل
control word U کلمه کنترل
control wheel U صفحه کنترل
control unit U واحد کنترل
control system U سیستم کنترل
control surface U سطح کنترل
control structure U ساخت کنترل
control store U انباره کنترل
control section U بخش کنترل
control rod U میله کنترل
control markings U علایم کنترل
control logic U منطق کنترل
control lever U اهرم کنترل
control language U زبان کنترل
control key U کلید کنترل
control grid U شبکه کنترل
control grid U توری کنترل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com