Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bypass
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی
to leave off
U
کنار گذاشتن
to lay aside
U
کنار گذاشتن
put aside
U
کنار گذاشتن
to put a way
U
کنار گذاشتن
to put by
U
کنار گذاشتن
earmarks
U
کنار گذاشتن
earmark
U
کنار گذاشتن
to set by
U
کنار گذاشتن
overrule
U
کنار گذاشتن
reserve
U
کنار گذاشتن
reserves
U
کنار گذاشتن
reserving
U
کنار گذاشتن
overruled
U
کنار گذاشتن
overrules
U
کنار گذاشتن
shelf
U
کنار گذاشتن
deposit
U
کنار گذاشتن
deposits
U
کنار گذاشتن
lay away
U
کنار گذاشتن
to set aside
[temporarily]
U
[موقتا]
کنار گذاشتن
to put something on the shelf
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
to put something into cold storage
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
pretermit
U
از قلم انداختن کنار گذاشتن
shunts
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunt
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
Paregmenon
U
[کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
chopped
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chop
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
step down
<idiom>
U
شغل مهم خود را کنار گذاشتن
indentations
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
indentation
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
denistall
U
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
demount
U
کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
take croquet
U
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
underpasses
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses
U
گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass
U
گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
lay off
<idiom>
U
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lid
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into
<idiom>
U
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
passed
U
گذرگاه
crossing
U
گذرگاه
allure
U
گذرگاه
paths
U
گذرگاه
path
U
گذرگاه
alura
U
گذرگاه
ailure
U
گذرگاه
alure
U
گذرگاه
pathways
U
گذرگاه
passageway
U
گذرگاه
passageways
U
گذرگاه
pathway
U
گذرگاه
pass
U
گذرگاه
passes
U
گذرگاه
causeway
U
گذرگاه
defiles
U
گذرگاه
bused
U
گذرگاه
bypass
U
گذرگاه
buses
U
گذرگاه
defiled
U
گذرگاه
bypassed
U
گذرگاه
busing
U
گذرگاه
bussed
U
گذرگاه
trajectory
U
گذرگاه
bus
U
گذرگاه
passage
U
گذرگاه
ferrying
U
گذرگاه
defiling
U
گذرگاه
defile
U
گذرگاه
run way
U
گذرگاه
ferried
U
گذرگاه
ferries
U
گذرگاه
ferry
U
گذرگاه
busses
U
گذرگاه
bussing
U
گذرگاه
roads
U
گذرگاه
gateways
U
گذرگاه
gateway
U
گذرگاه
bypassing
U
گذرگاه
passage way
U
گذرگاه
road
U
گذرگاه
trajectories
U
گذرگاه
gang way
U
گذرگاه
bypasses
U
گذرگاه
passages
U
گذرگاه
causeways
U
گذرگاه
storm lane
U
گذرگاه طوفان
archways
U
گذرگاه طاقدار
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
bus system
U
سیستم گذرگاه
aisle
U
گذرگاه طولی
bidirectional bus
U
گذرگاه دوسویه
bus driver
U
محرک گذرگاه
level crossing
U
گذرگاه همکف
narrows
U
گذرگاه تنگ
fishway
U
گذرگاه ماهی
association pathway
U
گذرگاه ارتباطی
shaft tunnel
U
گذرگاه محور
bidirectional bus
U
گذرگاه دوطرفه
shaft tunnel
U
گذرگاه شفت
archway
U
گذرگاه طاقدار
arcade
U
گذرگاه طاقدار
channel
U
گذرگاه ابی
gangway
U
راهرو گذرگاه
gangways
U
راهرو گذرگاه
motor path
U
گذرگاه حرکتی
nerve path
U
گذرگاه عصبی
system bus
U
گذرگاه سیستم
cart crossing
U
گذرگاه ارابه
cattle crossing
U
گذرگاه چارپایان
partial two level forked junction
U
گذرگاه زیر و رو
data bus
U
گذرگاه داده
control bus
U
گذرگاه کنترل
channels
U
گذرگاه ابی
channelled
U
گذرگاه ابی
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیاده
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیادگان
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیادگان
exhaust passage
U
گذرگاه خروجی
internal bus
U
گذرگاه داخلی
level crossings
U
گذرگاه همکف
traject
U
عبور گذرگاه
channeled
U
گذرگاه ابی
channeling
U
گذرگاه ابی
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
mid channel buoy
U
بویه میان گذرگاه
partial two level forked junction
U
گذرگاه زیر و زبر
way
U
راه عبور گذرگاه
busing
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
bus
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
external auditory meatus
U
گذرگاه برونی گوش
bused
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussed
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
busses
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
input output bus
U
گذرگاه ورودی- خروجی
bussing
U
بااتوبوس رفتن گذرگاه
pass
U
گذرگاه کارت عبور گذراندن
middle ground buoy
U
بویه زمین میان گذرگاه
address bus
گذر آدرس گذرگاه نشانی
passes
U
گذرگاه کارت عبور گذراندن
diasy chain
U
انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
passed
U
گذرگاه کارت عبور گذراندن
gorges
U
گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorged
U
گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorging
U
گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorge
U
گذرگاه تنگ بین دو کوه
To leave behinde.
U
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
absorption
U
[گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
dromos
U
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
tubal
U
وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
ppd
U
Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
to leave someone in the lurch
U
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
daisy chain interrupt
U
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
waterfront
U
اب کنار
besides
U
کنار
rim
U
کنار
list
U
کنار
marginate
U
کنار
waterfronts
U
اب کنار
lip
U
کنار
rims
U
کنار
brink
U
کنار
rand
U
کنار
recess
U
کنار
apart
U
کنار
edge
U
: کنار
ex-
U
کنار
off
U
از کنار
edges
U
: کنار
lotus
U
کنار
lotuses
U
کنار
on shore
U
بر کنار
verge
U
کنار
verges
U
کنار
recesses
U
کنار
lotos
U
کنار
along side
U
تا کنار
side aisle
U
کنار
bordered
U
کنار
banks
U
کنار
brims
U
کنار
brimming
U
کنار
border line
U
خط کنار
limit
U
کنار
bank
U
کنار
marge
U
کنار
away
U
کنار
brim
U
کنار
along side
U
در کنار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com