English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 238 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deposit U کنار گذاشتن
deposits U کنار گذاشتن
shelf U کنار گذاشتن
reserve U کنار گذاشتن
reserves U کنار گذاشتن
reserving U کنار گذاشتن
overrule U کنار گذاشتن
overruled U کنار گذاشتن
overrules U کنار گذاشتن
earmark U کنار گذاشتن
earmarks U کنار گذاشتن
lay away U کنار گذاشتن
put aside U کنار گذاشتن
to set by U کنار گذاشتن
to lay aside U کنار گذاشتن
to leave off U کنار گذاشتن
to put a way U کنار گذاشتن
to put by U کنار گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chop U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chopped U کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
shunt U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunts U تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
indentation U کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
indentations U کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
demount U کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
denistall U کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
pretermit U از قلم انداختن کنار گذاشتن
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
step down <idiom> U شغل مهم خود را کنار گذاشتن
Paregmenon U [کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
to put something into cold storage <idiom> U چیزی را به کنار گذاشتن
to put something on the shelf <idiom> U چیزی را به کنار گذاشتن
to set aside [temporarily] U [موقتا] کنار گذاشتن
Other Matches
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> U اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
To leave behinde. U جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch U کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
limit U کنار
off U از کنار
bordered U کنار
brink U کنار
away U کنار
bordering U کنار
rand U کنار
lotuses U کنار
lotus U کنار
side aisle U کنار
margins U کنار
margin U کنار
on shore U بر کنار
marginate U کنار
lotos U کنار
lote U کنار
marge U کنار
waterfronts U اب کنار
abutment U کنار
ex- U کنار
lip U کنار
bank U کنار
banks U کنار
edge U : کنار
verge U کنار
apart U کنار
edges U : کنار
recess U کنار
recesses U کنار
besides U کنار
list U کنار
waterfront U اب کنار
along side U در کنار
along side U تا کنار
ex U کنار
brim U کنار
brimmed U کنار
brimming U کنار
brims U کنار
border U کنار
rim U کنار
verges U کنار
rims U کنار
border line U خط کنار
bourne U کنار
side foot U ضربه با کنار پا
by the window U کنار پنجره
riverside U کنار رور
seastrand U دریا کنار
side step U کنار رفتن
seaside U دریا کنار
waterside U کنار دریا
graveside U در کنار آرامگاه
shipside U کنار کشتی
step aside U کنار رفتن
sheer U کنار رفتن
shores U کنار دریا
shore کنار دریا
lotus-eaters U کنار خوار
limbo U کنار دوزخ
lotus-eater U کنار خوار
lotus eater U کنار خوار
lotos eater U کنار خوار
gravesides U در کنار آرامگاه
by U نزدیک کنار
withdrawals U کنار کشیدن
withdrawal U کنار کشیدن
side U سمت کنار
sides U سمت کنار
touchline U خط کنار زمین
Stand asid . step aside . U کنار بایست
shipboard U کنار کشتی
strands U کنار رود
sidelined U خط کنار زمین
sideline U خط کنار زمین
roadside U کنار جاده
roadsides U کنار جاده
bedside U کنار بستر
put in U کنار امدن با
bow out U کنار کشیدن
by the side of the road U در کنار جاده
coast U کنار دریا
off U از روی از کنار
sidelines U خط کنار زمین
sidelining U خط کنار زمین
coping U کنار امدن
strands U کنار دریا
bypass U کنار گذار
strand U کنار رود
strand U کنار دریا
coasts U کنار دریا
bypassed U کنار گذار
bypassing U کنار گذار
foreshore U کنار دریا
foreshores U کنار دریا
wayside U کنار جاده
floret of ray U گلچه کنار
seacoast U دریا کنار
lote U درخت کنار
lotos U درخت کنار
bypasses U کنار گذار
pt down U کنار گذاردن
pull away U کنار گرفتن
Joking apart. <idiom> U شوخی به کنار.
lotus U درخت کنار
Joking aside. <idiom> U شوخی به کنار.
next U جنب کنار
put away U کنار گذاردن
lotuses U درخت کنار
riparian U رود کنار
recedes U کنار کشیدن
receding U کنار کشیدن
receded U کنار کشیدن
recede U کنار کشیدن
safety fence U جانپناه کنار راه
long shore U وابسته بدریا کنار
franco alongside ship U تحویل کنار کشتی
waterside workmen U کارگران کنار دریا
jooshim U داور کنار تکواندو
ratch U کنار یا لبه کشتی
road side U کنار جاده یا خیابان
sea dike U دیوار کنار اب دریا
inshore U نزدیک دریا کنار
ex warehouse U تحویل در کنار انبار
marshals U داوران کنار مسیر
marshalled U داوران کنار مسیر
barrier inspection U بازدید کنار جاده
marshal U داوران کنار مسیر
colocate U کنار هم قرار گرفتن
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
holiday at the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
down the line U ضربه از کنار زمین
ex ship U تحویل در کنار کشتی
marshaling U داوران کنار مسیر
the ins and outs U گوشه و کنار جرئیات
marshaled U داوران کنار مسیر
roadhouse U میخانهی کنار راه
Try to be serious for a change . U شوخی رابگذار کنار
There is no need dor ceremony between us. U تعارف رابگذار کنار
road ditch U راه آب [کنار جاده]
seafront U اسکله کنار دریا
She sat beside ( next to ) her mother . U کنار مادرش نشست
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
seafronts U اسکله کنار دریا
scull U پاروی کنار قایق
sculled U پاروی کنار قایق
sculls U پاروی کنار قایق
holiday at the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
holiday by the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
towpaths U جادهی کنار آب راه
towpath U جادهی کنار آب راه
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
holiday by the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
crash barrier U حصار کنار جاده
roadhouses U میخانهی کنار راه
How can you know the value of water -you who live . <proverb> U تو قدر آب چه دانى که در کنار فراتى .
sidehill U واقع در کنار تپه دامنه
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
lay by U کنار گذاردن متروک کردن
pole horse U اسب کنار مال بند
gully U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
it was skirted by trees U درخت هایی در کنار ان بود
gullies U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gulleys U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
adds U قرار دادن اشکال کنار هم
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
imprints U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
ice-foot U [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
hole high U توقف گوی در کنار سوراخ
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
imprinted U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
imprint U نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
add U قرار دادن اشکال کنار هم
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
adding U قرار دادن اشکال کنار هم
alongside U پهلوی اسکله در کنار در طول
gavel U [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
street gutter U نهر کنار خیابان و راه
andiron U سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
polder U اراضی پست کنار دریا
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
dogs U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
dogging U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog U مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
brushwood hurdle U سرشاخه بافته شده کنار هم
put by U قطع کردن کنار گذاردن
win by retirement U پیروزی با کنار رفتن حریف
lay-by U کنار گذاردن متروک کردن
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
lay-bys U کنار گذاردن متروک کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com