English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
curve U کم کم منحرف شدن
curves U کم کم منحرف شدن
curving U کم کم منحرف شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
bolt U فرار یا منحرف شدن اسب ازمسیر
bolted U فرار یا منحرف شدن اسب ازمسیر
bolting U فرار یا منحرف شدن اسب ازمسیر
bolts U فرار یا منحرف شدن اسب ازمسیر
slip U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slipped U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slips U سرخوردن منحرف شدن از مسیر
jump U تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
jumped U تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
jumps U تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
awry U منحرف
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
stray U سرگردان شدن منحرف شدن
straying U سرگردان شدن منحرف شدن
strays U سرگردان شدن منحرف شدن
divert U منحرف کردن
divert U منحرف شدن
diverted U منحرف کردن
diverted U منحرف شدن
diverts U منحرف کردن
diverts U منحرف شدن
perverse U منحرف
borrow U مسافتی که گوی روی چمن نرم منحرف میشود
borrowed U مسافتی که گوی روی چمن نرم منحرف میشود
borrows U مسافتی که گوی روی چمن نرم منحرف میشود
skew U منحرف کج نگاه کردن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
shunt U ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
shunted U ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
shunts U ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
amiss U منحرف
errant U منحرف بدنام
warp U تاب دار کردن منحرف کردن
warp U منحرف کردن تاب برداشتن
warped U تاب دار کردن منحرف کردن
warped U منحرف کردن تاب برداشتن
warps U تاب دار کردن منحرف کردن
warps U منحرف کردن تاب برداشتن
wring U منحرف کردن
wringing U منحرف کردن
wrings U منحرف کردن
distract U منحرف کردن توجه
distracts U منحرف کردن توجه
swerve U منحرف شدن
swerve U منحرف کردن
swerve U عدول کردن منحرف کردن کج کردن
swerved U منحرف شدن
swerved U منحرف کردن
swerved U عدول کردن منحرف کردن کج کردن
swerves U منحرف شدن
swerves U منحرف کردن
swerves U عدول کردن منحرف کردن کج کردن
swerving U منحرف شدن
swerving U منحرف کردن
swerving U عدول کردن منحرف کردن کج کردن
avert U منحرف کردن
averted U منحرف کردن
averting U منحرف کردن
averts U منحرف کردن
alienate U بیگانه کردن منحرف کردن
alienates U بیگانه کردن منحرف کردن
alienating U بیگانه کردن منحرف کردن
wander U اواره بودن منحرف شدن
wandered U اواره بودن منحرف شدن
wanders U اواره بودن منحرف شدن
digress U منحرف شدن
digressed U منحرف شدن
digresses U منحرف شدن
digressing U منحرف شدن
sidetrack U از امر اصلی منحرف شدن
sidetracked U از امر اصلی منحرف شدن
lost U منحرف
deflect U منحرف کردن منکسر کردن
deflect U منحرف شدن
deflect U منحرف کردن
deflected U منحرف کردن منکسر کردن
deflected U منحرف شدن
deflected U منحرف کردن
deflecting U منحرف کردن منکسر کردن
deflecting U منحرف شدن
deflecting U منحرف کردن
deflects U منحرف کردن منکسر کردن
deflects U منحرف شدن
deflects U منحرف کردن
oblique U غیر مستقیم منحرف
incorruptible U فساد نا پذیر منحرف نشدنی
detour U خط سیر را منحرف کردن
detours U خط سیر را منحرف کردن
yaw U ازمسیر خود منحرف شدن
yawed U ازمسیر خود منحرف شدن
bend U منحرف کردن
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
astray U منحرف بیراه
astray U منحرف
hell bent U منحرف شده
Other Matches
deviated U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviate U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviates U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviating U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviants U منحرف
deviate U منحرف
aberrant U منحرف
deviated U منحرف
deviating U منحرف
digressional U منحرف
deviator U منحرف
perverts U منحرف
pervert U منحرف
perverting U منحرف
perverted U منحرف
deviant U منحرف
hell-bent U منحرف
deviates U منحرف
hell bent U منحرف
deviates U منحرف شدن
deviating U منحرف شدن
pervert U منحرف کردن
hell-bent U منحرف شده
deviate U منحرف شدن
perverts U منحرف کردن
perverting U منحرف کردن
fall off U منحرف شدن
excurse U منحرف شدن
draw off U منحرف کردن
divertive U منحرف کننده
digressively U بطور منحرف
deviator U منحرف شونده
diversionary U منحرف کننده
to step aside U منحرف شدن
deviated U منحرف شدن
step aside U منحرف شدن
pay off U منحرف شدن
intervert U منحرف کردن
perversity U منحرف بودن
call off U منحرف کردن
divertor switch U کلید منحرف کننده
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic U منحرف کردن ترافیک
deflecting voltage U ولتاژ منحرف کننده
deflecting electrode U صفحه منحرف کننده
twisty U پیچ دار منحرف
deflecting electrode U الکترد منحرف کننده
to put off the scent U ازجاده منحرف کردن
devious U غیر مستقیم منحرف
back slide U منحرف شدن از مسیر
antevert U به جلو منحرف کردن
to call off U منحرف یامنصرف کردن
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
magnetic deflection field U میدان منحرف کننده مغناطیسی
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
indivertible U انحراف نا پذیر منحرف نکردنی
falloff U متوجه بودن منحرف شدن
to veer off the street U از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
sympodium U منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
extravagate U ازحداعتدال بیرون رفتن منحرف شدن
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
to p off an awkward situation U حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
adverse yaw U شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
tabbed flap U فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
inflexed U منحنی یا کج شده بطرف داخل یا خارج و یابطرف پایین ویابطرف قطب و محور منحرف شده
to fly off U شورش کردن طغیان کردن منحرف شدن
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com