English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
low grade U کم طبقه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
class U طبقه بندی کردن رده
classed U طبقه بندی کردن رده
classes U طبقه بندی کردن رده
classing U طبقه بندی کردن رده
graduate U طبقه بندی کردن
graduates U طبقه بندی کردن
graduating U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
layers U طبقه بندی کردن
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
bracket U طبقه بندی
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
secret U طبقه بندی سری
secrets U طبقه بندی سری
denomination U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی
classification U طبقه بندی پیام
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی پیام
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorting U طبقه بندی
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
categorising U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
categorizes U طبقه بندی کردن
categorizing U طبقه بندی کردن
classifies U طبقه بندی کردن
classify U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
grading U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
unclassified U طبقه بندی نشده
unclassified U بدون طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
classified U طبقه بندی شده
division U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
accounting classification U طبقه بندی حساب
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
aggroup U طبقه بندی کردن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
Other Matches
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
stratification U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
job classification U طبقه بندی شغل
nosology U طبقه بندی بیماریها
pigeonhole U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغلی
market grades and grading U طبقه بندی بازار
map classification U طبقه بندی نقشه ها
zootaxy U طبقه بندی جانوران
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
service rating U طبقه بندی پرسنلی
soil class U طبقه بندی خاک
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
suborder U طبقه بندی فرعی
taxonomist U متخصص طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
standardization U همگونی طبقه بندی
harmonic division U طبقه بندی متناسب
route classification U طبقه بندی جاده ها
rug classification U طبقه بندی فرش
to categorize U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
classification chart U نمودار طبقه بندی
classifiable U قابل طبقه بندی
budget classification U طبقه بندی بودجه
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
classificatory U مربوط به طبقه بندی
classification of soil U طبقه بندی خاک
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classified items U اقلام طبقه بندی شده
classified items U اماد طبقه بندی شده
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
classified material U مدارک طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
stratify U طبقه طبقه کردن
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
lineaments U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament U طرح بندی صورت بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
first class U طبقه یک
ranges U طبقه
phase U طبقه
range U طبقه
phased U طبقه
phases U طبقه
category U طبقه
folium U طبقه
laminate U طبقه طبقه
ranged U طبقه
stages U طبقه
storey U طبقه
lain U طبقه
floors U طبقه
story U طبقه
storeys U طبقه
straticulate U طبقه طبقه
story=storey U طبقه
storey=story U طبقه
stepless U بی طبقه
single stage U یک طبقه
genres U طبقه
genre U طبقه
strips U طبقه
stories U طبقه
two storeyed U دو طبقه
stage U طبقه
ranks U طبقه
ranked U طبقه
rank U طبقه
of all sorts U از هر طبقه
grades U طبقه
pigeonhole U طبقه
grade U طبقه
floor U طبقه
floored U طبقه
ilk U طبقه
classes U طبقه
classing U طبقه
caste U طبقه
castes U طبقه
stratum U طبقه
course U طبقه
coursed U طبقه
beds U طبقه ته
courses U طبقه
bed U طبقه
bed U طبقه ته
beds U طبقه
general U طبقه
generals U طبقه
class U طبقه
classed U طبقه
layers U طبقه
grain U طبقه
layer U طبقه
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
lower class U طبقه محروم
subclass U زیر طبقه
e layer U طبقه هویساید
subclass U طبقه فرعی
substratum U طبقه زیر
subclass U طبقه محروم
stratiform U طبقه وار
subordinate class U طبقه وابسته
laboring class U طبقه کارگر
underclass U طبقه محروم
class i supplies U اماد طبقه 1
social class U طبقه اجتماعی
class i property U اموال طبقه 1
class i property U کالای طبقه 1
category U طبقه اجناس
spectral class U طبقه بینابی
stratiform U طبقه مانند
underclass U طبقه عوام
subclass U طبقه عوام
category U طبقه نگهداری
substratum U پی طبقه زیر
ionosphere U طبقه یونسفر
folium U طبقه نازک
exploiting class U طبقه بهره کش
the second storey U طبقه دوم
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
peerage U طبقه لردها
feudal class U طبقه فئودال
feudal class U طبقه زمیندار
peerages U طبقه لردها
exploited class U طبقه بهره ده
abovestairs U طبقه بالا
input stage U طبقه ورودی
heaviside layer U طبقه هویساید
superordinate class U طبقه فراگیر
superstratum U طبقه فوقانی
intellectual class U طبقه روشنگر
category U طبقه افراد
input stage U طبقه اولیه
initial stage U طبقه نخستین
enlisted personnel U طبقه افراد
lower class U طبقه عوام
castes U طبقه منفصل
class v supplies U اماد طبقه 5
class of suplies U طبقه کالاها
power output stage U طبقه خروجی
class limits U حدود طبقه
main stage U طبقه اصلی
low power stage U طبقه کم قدرت
non producing class U طبقه نامولد
classless society U جامعه بی طبقه
multi stage U چند طبقه
modulator stage U طبقه مدولاسیون
peasntry U طبقه روستایان
feminity U طبقه زنان
caste U طبقه منفصل
lower floor U طبقه تحتانی
double church U کلیسا دو طبقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com