English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
minimalization U کمینه سازی
minimization U کمینه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
minimization U کوچک شماری کمینه سازی
Other Matches
minimally U کمینه
minimum U کمینه
single minimum U تک کمینه
min U کمینه
minimal U کمینه
minimalism U کمینه گرایی
minimal cue U نشانه کمینه
double minimum U جفت کمینه
minimizing U کمینه کردن
minimizing U کمینه ساختن
minimizes U کمینه کردن
minimizes U کمینه ساختن
minimized U کمینه کردن
minimised U کمینه ساختن
minimised U کمینه کردن
minimises U کمینه ساختن
minimises U کمینه کردن
minimising U کمینه ساختن
minimising U کمینه کردن
minimize U کمینه ساختن
minimum U حداقل کمینه
minimize U کمینه کردن
minimized U کمینه ساختن
minimum mortality U کمینه مرگ و میر
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
ordinary least squares U کمینه مربعات خطی [ریاضی]
ordinary least squares [OLS] U کمینه مربعات خطی [ریاضی]
irreducibility U حالت چیزیکه به کمینه رسیده و از ان دیگرکمترنمیشود
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualization U تک سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
pavement U کف سازی
stylization U مد سازی
pavements U کف سازی
local anasthesia U سر سازی
compaction U تو پر سازی
truncation U بی سر سازی
deflexion U خم سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
flection U خم سازی
individualizing U تک سازی
individualising U تک سازی
padding U له سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
idolization U بت سازی
individualised U تک سازی
individuation U تک سازی
individualises U تک سازی
flooring U کف سازی
individualize U تک سازی
bellfounding U زنگ سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
belittlement U کم ارزش سازی
ordering U مرتب سازی
unification U یکی سازی
calico printing U چیت سازی
calcination U اهک سازی
accommodation U برون سازی
accommodations U برون سازی
cabinetwork U مبل سازی
urbanization U شهری سازی
bonification U به سازی محیط
cabinetwork U قفسه سازی
brick works U اجر سازی
test construction U ازمون سازی
bedevilment U شیطان سازی
activation U فعال سازی
aromatization U عطر سازی
aromatization U معطر سازی
anonymization U گمنام سازی
anabiosis U زنده سازی
afforestment U جنگل سازی
arrefication U رقیق سازی
arrefication U لطیف سازی
asphalt paving U جاده سازی
suppression U موقوف سازی
beadwork U تسبیح سازی
balladry U تصنیف سازی
manifestation U اشکار سازی
reconstruction U دوباره سازی
manifestations U اشکار سازی
atomization U ریز سازی
road construction U جاده سازی
road building U جاده سازی
acidification U اسید سازی
activation barrier U سد فعال سازی
equality gate U برابر سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
deprival U بی بهره سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
decryption U اشکار سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
deallocation U ازاد سازی
humanization U مردمی سازی
die shop U حدیده سازی
dilution U رقیق سازی
enthralment U بنده سازی
emulsification U امولسیون سازی
emulation U نمونه سازی
elution U پاکیزه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
duplexing U مضاعف سازی
domestication U اهلی سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
discolourment U بدرنگ سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
dazzlement U خیره سازی
channelization U تنگه سازی
channelization U مجرا سازی
channelization U ترعه سازی
ceiling construction U سقف سازی
cavitation U حفره سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
carnification U گوشت سازی
carcassing U اسکلت سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
deactivation U بی اثر سازی
capital building U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
christianization U عیسوی سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
dactyliography U نگین سازی
curriery U چرم سازی
crystallization U بلور سازی
countersink U خزینه سازی
cooperage U پیت سازی
cooperage U چلیک سازی
coordination U هماهنگ سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
computer simulation U شبیه سازی
compactions U فشرده سازی
compaction U فشرده سازی
coking time U زمان کک سازی
coking period U زمان کک سازی
canalization U مجرا سازی
flooding U غرقه سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
secretion U پنهان سازی
synchronizing U همزمان سازی
integration U مجتمع سازی
cooling U خنک سازی
doping U ناخالص سازی
miniaturization U کوچک سازی
substructures U زیر سازی
substructure U زیر سازی
illuminations U روشن سازی
intriguing U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
intrigue U زمینه سازی
modeling U نمونه سازی
scenery U صحنه سازی
histrionics U صحنه سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com