Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quota
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
quotas
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minimim wage law
U
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
quantifies
U
کمیت را تعیین کردن
quantified
U
کمیت را تعیین کردن
quantify
U
کمیت را تعیین کردن
quantifying
U
کمیت را تعیین کردن
pay as you go principle
U
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
exchange control
U
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
confiscation
U
مصادره و ضبط توسط دولت
price support
U
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
privateer
U
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
capital levy
U
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
identic notes
U
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
bank rate
U
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
retorsion
U
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
kwic
U
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
open market operation
U
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
U
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
federal state
U
دولت متحده یا دولت اتحادی
real will
U
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
scalar
U
کمیت
quant
U
کمیت
quantities
U
کمیت
quantity
U
کمیت
quantum
U
کمیت
shagreen
U
کمیت
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
pulsating quantity
U
کمیت ضربانی
certificate of quantity
U
گواهی کمیت
quantifier
U
کمیت سنج
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
certificating of quantity
U
گواهی کمیت
quantity control
U
کنترل کمیت
peridic quantity
U
کمیت تناوبی
oscillating quantity
U
کمیت نوسانی
batch quantity
U
کمیت گروهی
scalar quantity
U
کمیت اسکالر
sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی
vector quantity
U
کمیت برداری
scalar quantity
U
کمیت عددی
alternating quantity
U
کمیت متناوب
scalar quantity
U
کمیت نردهای
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
conserved quantity
U
کمیت پایسته
[فیزیک]
evaluating
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
conserved quantity
U
کمیت ثابت
[فیزیک]
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
evaluated
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
phase of a sinusoidal quantity
U
فاز کمیت سینوسی
damped sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی میرنده
quantity surveyor
U
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyors
U
ارزیاب کمیت مواد
pseudoscalar quantity
U
کمیت شبه عددی
observable quantity
U
کمیت مشاهده پذیر
quantification
U
کمیت پذیر کردن
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
symmetrical alternating quantity
U
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
evaluations
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
even
U
کمیت یا عدد که ضریب دو است
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
measure
U
روش محاسبه اندازه یا کمیت
scalar
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
evaluation
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
scalar quantity
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
dimensionless quantity
U
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
instantaneous readout
U
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
states
U
دولت
respublica
U
دولت
mammon
U
دولت
power
U
دولت
powered
U
دولت
powering
U
دولت
powers
U
دولت
government
U
دولت
governments
U
دولت
state-
U
دولت
stated
U
دولت
stating
U
دولت
state
U
دولت
enemy state
U
دولت دشمن
cabinets
U
هیات دولت
public servant
U
مستخدم دولت
public debt
U
بدهی دولت
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
U
پادشاه یا دولت
nation state
U
دولت ملی
independent state
U
دولت مستقل
puppet government
U
دولت پوشالی
mafias
U
دولت ستیزی
cabinet
U
هیات دولت
money bag
U
دارایی دولت
quirinal
U
دولت ایتالیا
office-holder
U
کارمند دولت
office-holders
U
کارمند دولت
Whitehall
U
دولت انگلیس
govt
U
government دولت
government department
U
وزارتخانه دولت
stated
U
دولت استان
national state
U
دولت ملی
states
U
دولت استان
Ottawa
U
دولت کانادا
stating
U
دولت استان
pillars of the state
U
ارکان دولت
forfeit to the state
U
ضبط دولت
state-
U
دولت استان
buffer state
U
دولت حایل
state
U
دولت استان
military government
U
دولت نظامی
mandatary
U
دولت قیم
Kremlin
U
دولت شوروی
chief of state
U
رئیس دولت
state government
U
دولت مرکزی
the policy of the government
U
رویه دولت
officer
U
کارمند دولت
the policy of the government
U
سیاست دولت
head of the state
U
رئیس دولت
public officer
[American E]
U
کارمند دولت
government treasury
U
خزانه دولت
stateless
U
بی دولت بی وطن
civil servant
[British E]
U
کارمند دولت
government stock
U
سهام دولت
state property
U
دارائی دولت
territory of state
U
قلمرو دولت
the body politic
U
ملت و دولت
official
U
کارمند دولت
government budget
U
بودجه دولت
state budget
U
بودجه دولت
loyalists
U
دولت دوست
loyalist
U
دولت دوست
government expenditures
U
هزینههای دولت
ambassadors
U
ماموررسمی یک دولت
ambassador
U
ماموررسمی یک دولت
mafia
U
دولت ستیزی
Downing Street
U
دولت انگلیس
nation-state
U
دولت ملی
Warsaw
U
دولت لهستان
vassal atate
U
دولت پوشالی
war state
U
دولت جنگی
nation-states
U
دولت ملی
totaliarian state
U
دولت توتالیتر
secret service
U
دستگاه محرمانه دولت
federal authorities
U
قدرت دولت متحده
colonial government
U
دولت یا حکومت مستعمراتی
civil servants
U
مستخدم یا کارمند دولت
federal council
U
مجلس دولت متحده
civil servant
U
مستخدم یا کارمند دولت
mandatory powers
U
اختیارات دولت قیم
federalist
U
طرفدار دولت فدرال
non serverign acts
U
اعمال تصدی دولت
land grant
U
زمین اعطایی دولت
cabinet
U
کابینه هیئت دولت
dependent state
U
دولت غیر مستقل
subsidy
U
کمک بلاعوض دولت
family allowances
U
کمک دولت به خانوارها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com