English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aids to navigation U کمکهای ناوبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
self aid U کمکهای اولیه
welfare U کمکهای اجتماعی
first aid U کمکهای مقدماتی
first aid U کمکهای اولیه
deck landing aid U کمکهای فرود
visual aids U کمکهای بصری
public assistance U کمکهای دولتی
security assistance U کمکهای امنیتی
first aids U کمکهای نخستین
first aids U کمکهای اولیه
subsidies U کمکهای مالی
technical assistance U کمکهای فنی
aid man U مامور کمکهای اولیه
first aid cabinet U قفسه کمکهای اولیه
first aid kit U جعبه کمکهای اولیه
self aid U اجرای کمکهای اولیه
boat box U جعبه کمکهای اولیه قایق
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
Military aid with no strings attached . U کمکهای نظامی بدون قید وشرط
fields U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
e r p U اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
navigating bridge U پل ناوبری
universal drafting machine U خط کش ناوبری
navigation U ناوبری
navigate U ناوبری کردن
dead reckonning U ناوبری کور
inertial navigation U ناوبری لختی
pilots U راهنمای ناوبری
piloted U ناوبری کردن
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
pilots U ناوبری کردن
piloted U راهنمای ناوبری
pilot U راهنمای ناوبری
pilot U ناوبری کردن
navigation light U چراغهای ناوبری
navigated U ناوبری کردن
coasts U ناوبری کرانهای
satellite navigation U ناوبری ماهوارهای
radio navigation U ناوبری رادیویی
coast U ناوبری کرانهای
navigating U ناوبری کردن
aerial navigation U ناوبری هوایی
celestial navigation U ناوبری نجومی
navigates U ناوبری کردن
bathymetric navigation U ناوبری ژرفایافتی
tacan U سیستم ناوبری تاکان
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
omega U سیستم ناوبری امگا
inertial navigation system U سیستم ناوبری ماندی
navigational grid U بادزن کمک ناوبری
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
hyperbolic navigation system U روش ناوبری هذلولی
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
dead reckonning tracer U میز ناوبری کور
vector U مسیر ناوبری هواپیما
day beacon U برج ناوبری روز
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
aeronautical chart U نقشه ناوبری هوایی
air plot U نقشه ناوبری هوایی
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
coasting U ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
dead reckonning tracer U وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com