Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crossbow
U
کمان صلیبی
crossbows
U
کمان صلیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crossbow man
U
کمانگیر با کمان صلیبی
Other Matches
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
bows
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
bow
U
کمان کمان هدفگیری
cruciferous
U
صلیبی
cruciate
U
صلیبی
four way switch
U
کلید صلیبی
crusade
U
جنگ صلیبی
cross stay
U
تقویت صلیبی
roman cross
U
حرکت صلیبی
crosstree mast
U
دکل صلیبی
four way rim wrench
U
اچار صلیبی
staghorn
U
موت صلیبی
joystick switch
U
کلید صلیبی
intermediate switch
U
کلید صلیبی
crusade wars
U
جنگهای صلیبی
crusaded
U
جنگ صلیبی
brace and counterbrace
U
تخته صلیبی
cross-church
U
کلیسای صلیبی
lantern-tower
U
برج صلیبی
cross aisal
U
راهروی صلیبی
crusading
U
جنگ صلیبی
crusades
U
جنگ صلیبی
recessed head machine screw
U
پیچ فاق صلیبی
crusader
U
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders
U
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
king's round
U
مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
crusader
U
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders
U
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
geneva stop
U
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phillips nut
U
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
sagittarius
U
کمان
sagittarii
U
کمان
bowstring
U
زه کمان
fiddle bow
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
arcs
U
کمان
spots
U
کمان
spot
U
کمان
bow
U
کمان
bows
U
کمان
bowing
U
کمان
bowed
U
کمان
arch
U
کمان
arches
U
کمان
arc
U
کمان
arches
U
: کمان
arch-
U
کمان
arch
U
: کمان
arch-
U
: کمان
cross bow
U
کمان زنبورکی
bowyer
U
کمان ساز
bowyer
U
کمان فروش
central angle of arch
U
دهانه کمان
cant
U
کج گرفتن کمان
arblast
U
کمان زنبورکی
atabalist
U
کمان زنبورکی
arch of corti
U
کمان کورتی
arch thrust
U
رانش کمان
bare bow
U
کمان لخت
bow and arrow
U
تیر و کمان
bow weight
U
وزن کمان
bowman
U
تیرانداز کمان کش
bowman
U
تیرانداز با کمان
included angle of arch
U
دهانه کمان
circular measure
U
اندازه کمان
sunbow
U
رنگین کمان
reflex arc
U
کمان بازتاب
string picture
U
روزنه کمان
straight bow
U
کمان راست
handbow
U
کمان تیراندازی
stacked bow
U
کمان باریک
long bow
U
کمان دستی
nock
U
جای زه کمان
opalesce
U
مانندرنگین کمان
swede saw
U
کمان اره
swede saw
U
اره کمان
cock feather
U
پر وصل به کمان
cross bow
U
کمان پولادی
cross bow
U
گوله کمان
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
power hacksaw
U
کمان اره
arches
U
چفت کمان
faces
U
شکم کمان
saw frame
U
کمان اره
bows
U
کمان شکاری
rainbows
U
رنگین کمان
bow
U
تعظیم کمان
crossbows
U
کمان پولادی
crossbows
U
کمان زنبورکی
bowed
U
تعظیم کمان
crossbow
U
کمان زنبورکی
irises
U
رنگین کمان
iris
U
رنگین کمان
bow
U
کمان شکاری
longbow
U
کمان بزرگ
face
U
شکم کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
bend
U
کمان خمش
archer
U
تیرانداز با کمان
bowing
U
تعظیم کمان
crossbow
U
کمان پولادی
bowing
U
کمان شکاری
longbows
U
کمان بزرگ
arch-
U
چفت کمان
arch
U
چفت کمان
bowed
U
کمان شکاری
rainbow
U
رنگین کمان
bows
U
تعظیم کمان
halved
U
اتصال نیم نیم صلیبی
halve
U
اتصال نیم نیم صلیبی
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
anchor
U
کشیدن زه کمان تاصورت
great circle route
U
کمان دایره عظیمه
anchoring
U
کشیدن زه کمان تاصورت
anchors
U
کشیدن زه کمان تاصورت
soundboard
U
کمان ویولن وتار
iridescence
U
نمایش رنگین کمان
sounding boards
U
کمان ویولن وتار
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
nock
U
شکاف انتهای کمان
to bend or draw the bow
U
کمان را چله کردن
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
iridescency
U
نمایش رنگین کمان
fogbow
U
رنگین کمان حاصل از مه
frame
U
قاب چارچوب کمان
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
vans
U
کمان سینه ناو
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
bow hunter
U
شکارچی با تیر و کمان
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
bow arm
U
بازویی که کمان را می گیرد
arc length
U
طول کمان
[ریاضی]
rectification of a curve
U
طول کمان
[ریاضی]
sounding board
U
کمان ویولن وتار
van
U
کمان سینه ناو
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
catapult
[British E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
bellies
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
self
U
کمان یا تیر از یک تکه چوب
draw
U
تیر در چله کمان گذاشتن
circular grooving saw
U
کمان اره ویژه شیار
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
belly
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
fistmele
U
فاصله بین دسته کمان و زه
servings
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
full draw
U
کشیدن زه کمان بطور کامل
draws
U
تیر در چله کمان گذاشتن
longbow
U
اغراق گویی کمان دستی
serving
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
longbows
U
اغراق گویی کمان دستی
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight
U
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
bowsock
U
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
rainbow
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
subtense
U
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
rainbows
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing
U
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
sight
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sights
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
pope young round
U
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
posts
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com