English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4853 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hunting bow U کمان بلند و سنگین برای شکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bow hunting U شکار با تیر و کمان
longbow U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbows U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
hoist U بلند کردن وسایل سنگین
hoisted U بلند کردن وسایل سنگین
hoists U بلند کردن وسایل سنگین
forklift U ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
raptatorial U لازم برای شکار
raptatory U لازم برای شکار
safaris U سفر برای شکار بزرگ
safari U سفر برای شکار بزرگ
backed bow U کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
windage U تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
overtask U زیاد سنگین بودن برای
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
sight window U بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing U کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
keepers U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
ballast U فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
jeheemy U جرثقیل سنگین برای بیرون کشیدن قایقها از گل
target bow U کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
low low U حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
jacklight U ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
kaury U کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
to pick up somebody [to find sexual partners] U بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
to nick a horse's tail U بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
kauri U کاج بلند زلاند جدیدکه صمغ ان برای روغن جلاو بجای کهربابکارمیرود
bows U کمان کمان هدفگیری
bow U کمان کمان هدفگیری
bowing U کمان کمان هدفگیری
bowed U کمان کمان هدفگیری
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
arch- U کمان
spot U کمان
arc U کمان
sagittarii U کمان
arches U کمان
fiddle bow U کمان
arcs U کمان
fiddlestick U کمان
bow U کمان
bowstring U زه کمان
sagittarius U کمان
spots U کمان
bowed U کمان
arch U : کمان
bowing U کمان
bows U کمان
arch U کمان
arches U : کمان
arch- U : کمان
rainbows U رنگین کمان
cross bow U کمان زنبورکی
crossbows U کمان زنبورکی
stacked bow U کمان باریک
bow U کمان شکاری
crossbows U کمان پولادی
to bend or draw the bow U کمان کشیدن
rainbow U رنگین کمان
cock feather U پر وصل به کمان
long bow U کمان دستی
bowed U کمان شکاری
crossbow U کمان زنبورکی
bowing U کمان شکاری
bows U تعظیم کمان
bowed U تعظیم کمان
crossbow U کمان صلیبی
bow U تعظیم کمان
swede saw U اره کمان
reflex arc U کمان بازتاب
bows U کمان شکاری
swede saw U کمان اره
crossbow U کمان پولادی
archer U تیرانداز با کمان
archers U تیرانداز با کمان
bowing U تعظیم کمان
cross bow U کمان پولادی
bowyer U کمان فروش
opalesce U مانندرنگین کمان
central angle of arch U دهانه کمان
included angle of arch U دهانه کمان
face U شکم کمان
arches U چفت کمان
arch thrust U رانش کمان
longbow U کمان بزرگ
arch- U چفت کمان
faces U شکم کمان
bowman U تیرانداز با کمان
arch U چفت کمان
bowman U تیرانداز کمان کش
bowyer U کمان ساز
bow weight U وزن کمان
bow and arrow U تیر و کمان
iris U رنگین کمان
straight bow U کمان راست
irises U رنگین کمان
bare bow U کمان لخت
longbows U کمان بزرگ
bend U کمان خمش
sunbow U رنگین کمان
circular measure U اندازه کمان
power hacksaw U کمان اره
cant U کج گرفتن کمان
handbow U کمان تیراندازی
to feel any one's pulse U کمان کردن
atabalist U کمان زنبورکی
cross bow U گوله کمان
arblast U کمان زنبورکی
nock U جای زه کمان
saw frame U کمان اره
crossbows U کمان صلیبی
string picture U روزنه کمان
arch of corti U کمان کورتی
hank U شکار
hunting U شکار
chasing U شکار
chevy U شکار
chace U شکار
predatin U شکار
chased U شکار
chase U شکار
chases U شکار
hanks U شکار
hunts U شکار
hunted U شکار
gamey U پر از شکار
ravin U شکار
hunt U شکار
prey U شکار
gameless U بی شکار
game U شکار
quarries U شکار
venery U شکار
quarrying U شکار
quarry U شکار
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
arc length U طول کمان [ریاضی]
to bend or draw the bow U کمان را چله کردن
limbs U هرکدام از طرفین کمان
bow arm U بازویی که کمان را می گیرد
rectification of a curve U طول کمان [ریاضی]
bowstring U ریسمان دار زه کمان
crossbow man U کمانگیر با کمان صلیبی
frame of hachsaw U کمان اره چکی
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
slingshot [American E] U تیر و کمان قلابسنگی
catapult [British E] U تیر و کمان قلابسنگی
great circle route U کمان دایره عظیمه
nock U شکاف انتهای کمان
bow hunter U شکارچی با تیر و کمان
bow fishing U ماهیگیری با تیر و کمان
soundboard U کمان ویولن وتار
frame U قاب چارچوب کمان
iridescence U نمایش رنگین کمان
anchor U کشیدن زه کمان تاصورت
anchors U کشیدن زه کمان تاصورت
sounding board U کمان ویولن وتار
string fingers U سه انگشتی که زه کمان را می کشند
understrung U فاصله زه تا دستگیره کمان
sounding boards U کمان ویولن وتار
iridescency U نمایش رنگین کمان
anchoring U کشیدن زه کمان تاصورت
vans U کمان سینه ناو
limb U هرکدام از طرفین کمان
archery U تیراندازی با تیر و کمان
van U کمان سینه ناو
fogbow U رنگین کمان حاصل از مه
to go a hunting U شکار رفتن
blood sports U کشتن شکار
gamy U پراز شکار
shotgunner U شکار با تفنگ
quarries U لاشه شکار
quarry U شکار موردنظر
quarrying U لاشه شکار
falconry U شکار با شاهین
victims U دستخوش شکار
hunting ground U شکار گاه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com