English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
key کلیدی که یک حرف را تولید میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
softer U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softest U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
soft U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
key کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
cases U کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
case U کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
soft U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softer U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softest U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
insert key U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserts U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserting U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
ins key U کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
del U کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
producing U آنچه تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که چیزی تولید میکند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
object U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding ground U جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
breeding grounds U جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
sort generator U برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objecting U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objected U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
nor U عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
convertor reactor U راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
phosphor U مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
monadic operator U عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
clock U مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
clocks U مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
n channel mos U مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gates U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
sensor U وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
soundest U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
sound U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sounds U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sounded U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
generator U ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generators U ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
coincidence element U مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
coincidence circuit U مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
spark printer U چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carrying U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
carried U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carries U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carry U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
matrix U آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrixes U آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
key currencies U کلیدی
scrolls U کلیدی
scroll U کلیدی
key verification U بازبینی کلیدی
key projects U طرحهای کلیدی
keyword U کلمه کلیدی
keylock U قفل کلیدی
keypunch U منگنه کلیدی
key entry U دخول کلیدی
keyed access U دستیابی کلیدی
keyword U واژه کلیدی
keyspace U فاصله کلیدی
key industries U صنایع کلیدی
multikey U چند کلیدی
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
key [حرکت کلیدی شطرنج]
kwic U کلمه کلیدی در متن
keypad U صفحه کلیدی با کلیدهای
keyboard enirv U دخول صفحه کلیدی
keyboard perforator U سوراخ کن صفحه کلیدی
keyword in context U کلمه کلیدی در متن
ksr U کلمه کلیدی ارسال-پذیرش
skeleton key U کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton keys U کلیدی که چندین قفل را بازکند
You gave me the wrong key . U کلیدی که به من دادی عوضی بود
navigation U چند رسانهای با کلمات کلیدی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
home U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
wall mounted switch U کلیدی که روی دیوار نصب میشود
homes U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
alphanumeric U صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
attention U کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
ascii U صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
key کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
enter U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
key کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد
enters U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
attentions U کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
passkey U کلیدی که چند قفل را باز کند مفتاح
hex U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
paged U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
key کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود.
pages U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
hexadecimal notation U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
backspace U کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود
page U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
prtsc U کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
pages U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
carriage return U سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
page U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
clicks U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
clicked U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
click U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
paged U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
ended U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
end U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
codepages U تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
ends U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
hypermedia U متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com