English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prowords U کلمات جلوی جملات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
recursive equations U معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
feont U جلوی
frontward U جلوی
former U جلوی
in the way U جلوی راه
prior U پیشین جلوی
forward U جلوی گستاخ
forwarded U جلوی گستاخ
at the fore U در جلوی کشتی
fore U جلوی قایق
before my very eyes U جلوی چشمهایم
sincipital U واقع در جلوی سر
fore U جلوی درجلو
bows U قسمت جلوی قایق
bowing U قسمت جلوی قایق
I walked past the shop ( store ) . U از جلوی فروشگاه گذشتم
decked U سکوی جلوی تانک
wind screen U شیشه جلوی اتومبیل
afterleech U بادبان جلوی قایق
head sail U بادبان جلوی دکل
windshields U شیشه جلوی اتومبیل
nose spray U بسکهای جلوی گلوله
to stop the bus U جلوی اتوبوس را گرفتن
cambers U انحنای جلوی اسکی
camber U انحنای جلوی اسکی
windshield U شیشه جلوی اتومبیل
deck U سکوی جلوی تانک
bow U قسمت جلوی قایق
front mud guard U گلگیر جلوی اتومبیل
ackermanaxle U محور جلوی اتومبیل
under one's nose <adv.> U جلوی چشم کسی
Get out of my sight! <idiom> U از جلوی چشمم دور شو!
Get out of my face! <idiom> U از جلوی چشمم دور شو!
decks U سکوی جلوی تانک
bowed U قسمت جلوی قایق
bowling crease U خط موازی جلوی پایه ها
front wing U گلگیر جلوی اتومبیل
googol U عدد یک با صد صفر در جلوی ان
anticum U جرز جلوی معبد
forward echelon U رده جلوی نبرد
forward area U منطقه جلوی رزم
to get in the way U جلوی راه را گرفتن
foresheets U فضای جلوی قایق
jib U بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbed U بادبان سه گوشه جلوی دکل
nip in the bud <idiom> U از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
jibbing U بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibs U بادبان سه گوشه جلوی دکل
to bridle one's own tongue U جلوی زبان خودرا گرفتن
front wheel suspension U اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
foresail U بادبان سه گوش در جلوی دکل
metopon U قسمت جلوی زائده جلومغز
forwards U سه بازیگر جلوی تور والیبال
forward bow spring U فنر جلوی سینه کشتی
foreshores U لبه جلوی ساحل دریا
foreshore U لبه جلوی ساحل دریا
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
Accidents wI'll happen . U جلوی اتفاق رانتوان گرفت
To teach grandma to suck eggs. U جلوی لوطی معلق زدن
hold one's fire <idiom> U جلوی زبان خود را گرفتن
to block [hold up] (the) traffic U جلوی رفت و آمد را گرفتن
to nip something in the bud U از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
To keep prices down. U جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something U جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
fore and aft U واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
There is nothing to prevent me. U هیچی نمیتونه جلوی منو بگیره.
panels U قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
panel U قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
foreland U زمین جلوی موضع دماغه سنگر
to get in somebody's way U جلوی راه کسی [چیزی] را گرفتن
Drop me by the phone booth. U مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
anti dazzle vizor U سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father. U جلوی پدرش سیگار نمی کشد
wash U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washes U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
It took place under my very eyes. U درست جلوی چشمم اتفاق افتاد
Come and get warm by the fire . U بیا جلوی آتش که گرم بشوی
washed U حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
code word U کلمات رمزی
logion U کلمات قصار
terminologies U کلمات فنی
shan't U مخفف کلمات not shall
i ran the words through U ان کلمات را خط زدم
code words U کلمات رمزی
addressing U و کلمات افست
apothegm U کلمات قصار
word salad U سالاد کلمات
play on words <idiom> U بازی با کلمات
verbalist U منقد کلمات
terminology U کلمات فنی
control words U کلمات کنترلی
the f. words U کلمات زیرین
word of mouth U کلمات مصطلح
declension U صرف کلمات
contents U کلمات یک نامه
spate U سیل کلمات
VIPs U مخفف کلمات
VIP U مخفف کلمات
to bolt somebody out U [با قفل کردن] جلوی راه کسی را گرفتن
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
He parked the car right in front of the garage. U درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
You are going to gain weight. if you let yourself go. U اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
It is never too late to mend. U هر کجا که جلوی ضرر رابگیری منفعت است
Drop me off in front of the train station! U من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
You are roasting yourself in front of the fire . U خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
hold one's tongue <idiom> U جلوی زبان خود را گرفتن،ساکت ماندن
mizzen staysail U بادبان روی سیم جلوی دکل فرعی
leading point U نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
tack U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
tacks U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
head up U بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
tacked U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
Acrimonious words کلمات تلخ و نیشدار
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
wordage U کلمات واژه بندی
voder U یک ترکیب کننده کلمات
word square U جدول کلمات متقاطع
aphorize U کلمات قصار گفتن
phonics U تلفظ وهجاهای کلمات
in so many words U با عین این کلمات
malapropism U سوء استعمال کلمات
opposites test U ازمون کلمات متضاد
permutation table U جدول کلمات رمز
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
reserved words U کلمات ذخیره شده
euphony U خوش اهنگی کلمات
end spell U خاتمه کلمات رمز
crossword puzzle U جدول کلمات متقاطع
deletes U بریدن کلمات یک متن
deleted U بریدن کلمات یک متن
jive U کلمات بیهوده واحمقانه
delete U بریدن کلمات یک متن
aphorism U پند کلمات قصار
jiving U کلمات بیهوده واحمقانه
jives U کلمات بیهوده واحمقانه
jived U کلمات بیهوده واحمقانه
aphorisms U پند کلمات قصار
padding U کلمات یارکوردهای ساختگی
she'd U مخفف کلمات had sheوwould she
charade U جدول کلمات متقاطع
deleting U بریدن کلمات یک متن
to swat the ball away U با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن [دربازه بان]
center of gravity envelope U تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
zero stage U طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
ante-choir U [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
muzzle boresight U حلقه تار موی محوریابی جلوی لوله توپ
I dare you to say it to his face. U خیلی راست می گویی ( اگه مردی ) جلوی خودش بگه
to let rip U حرف بدون جلوی خود را گرفتن زدن [اصطلاح روزمره]
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
balanced control surfaces U سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
helmintho U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
sweet words (voice,sleep U کلمات ( صدا خواب )شیرین
talk down to someone <idiom> U از کلمات ساده استفاده کردن
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
syllabary U فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
oxymoron U استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
posies U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
epigrammatic U وابسته به لطیفه و کلمات قصار
oxymoron U استعمال کلمات مرکب متضاد
posy U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
navigation U چند رسانهای با کلمات کلیدی
wpm U تعداد کلمات دردقیقه inute
SOS U مخفف کلمات ship our save
headers U کلمات در بالای صفحه متن
header U کلمات در بالای صفحه متن
worded U تعداد کلمات در فایل یا متن
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
word U تعداد کلمات در فایل یا متن
awol U مخفف کلمات leave absentwithout
acephalo U که با کلمات دیگر ترکیب میشود
headings U کلمات ابتدای هر صفحه متن
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
helminth U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
heading U کلمات ابتدای هر صفحه متن
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
wac U حروف اول کلمات armycorps s"women
diabol U کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
cardio U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardi U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
speech U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speeches U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
phonemics U علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com