English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thickening U کلفت سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
thickest U کلفت
maidservant U کلفت
housemaid U کلفت
ladys maid U کلفت
housemaids U کلفت
labrose U لب کلفت
chamber maid U کلفت
chamberer U کلفت
thicker U کلفت
thick U کلفت
bonne U کلفت
blobber U کلفت
trull U کلفت
biddy U کلفت
burly U کلفت
squatty U کلفت
woman U کلفت
chambermaid U کلفت
stockier U کلفت
tirewoman U کلفت
molls U کلفت
femme de chambre U کلفت
swabber U کلفت
moll U کلفت
chambermaids U کلفت
handmaiden U کلفت
handmaidens U کلفت
stockiest U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
servant maid U کلفت
stocky U کلفت
handmaid U کلفت
hand maid U کلفت
charwoman U کلفت
charwomen U کلفت
thick-skinned U پوست کلفت
poutingly U لب کلفت کنان
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
thick weft U نخ پود کلفت
thick warp U نخ تار کلفت
parlour maid U کلفت سرمیز
dumpy U گردن کلفت
doubling U کلفت ریسی
pachydrmatous U پوست کلفت
waitress U ندیمه کلفت
girl U دوشیزه کلفت
girls U دوشیزه کلفت
roughneck U گردن کلفت
ruffian U گردن کلفت
ruffians U گردن کلفت
stiff necked U گردن کلفت
waitresses U ندیمه کلفت
yak U گاومیش دم کلفت
hawser U طناب کلفت
yaks U گاومیش دم کلفت
hawsers U طناب کلفت
plank U تخته کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
blunting U کلفت کردن
blunts U کلفت کردن
hoodman blind U گردن کلفت
muslinet U مشمش کلفت
bondwoman U کلفت زرخرید
moppy U کلفت بلند
stodgy U گردن کلفت
thickens U کلفت ترشدن
junk board U مقوای کلفت
impassive U پوست کلفت
inspissate U کلفت کردن
heavyset U کلفت زمخت
incrassate U کلفت شدن
bluntest U کلفت کردن
blunter U کلفت کردن
blunted U کلفت کردن
thickens U کلفت کردن
odalisque U کلفت یا صیغه
baryphonia U کلفت صدایی
thickened U کلفت ترشدن
box coat U پالتوی کلفت
thickened U کلفت کردن
incrassate U کلفت کردن
thicken U کلفت ترشدن
thicken U کلفت کردن
blunt U کلفت کردن
gold foil U زرورق کلفت
thickset U تنگ کلفت
thick skinned U پوست کلفت
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
thugs U قاتل گردن کلفت
heavyset U چهارشانه کلفت وکوتاه
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
thug U قاتل گردن کلفت
ruffianly U گردن کلفت وحشی
bullying U گردن کلفت گوشت
bully U گردن کلفت گوشت
bullied U گردن کلفت گوشت
snubs U کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing U کلفت وکوتاه سرزنش
snub U کلفت وکوتاه سرزنش
marchionesses U نوعی گلابی کلفت
marchioness U نوعی گلابی کلفت
moreen U پارچه کلفت پردهای
bullies U گردن کلفت گوشت
pachyderms U جانور پوست کلفت
pachyderm U جانور پوست کلفت
indurate U پوست کلفت کردن
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
snubbed U کلفت وکوتاه سرزنش
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
pachydrmatous U ادم پوست کلفت و بیرگ
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
butch U مرد یا پسر گردن کلفت
ancillary U مستخدم بومی مربوط به کلفت
nappy U کلفت و پرزدار خواب دار
nappies U کلفت و پرزدار خواب دار
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
chunks U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
chunk U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
muscleman U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
beefcake U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
meathead U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
barreled shaft U میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
chest protector U لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
millboard U مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
individualization U تک سازی
individualising U تک سازی
individuation U تک سازی
repk lection U پر سازی
pavements U کف سازی
pavement U کف سازی
bridge building U پل سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualises U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
individualised U تک سازی
bridgework U پل سازی
individualize U تک سازی
idolization U بت سازی
flooring U کف سازی
padding U له سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
flection U خم سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com