Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
porringer
U
کلاه کاسه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
patellar
U
مانند کاسه زانو
patellate
U
مانند کاسه زانو
testudinarious
U
مانند کاسه سنگ پشت
testudineous
U
مانند کاسه سنگ پشت
testudinate
U
مانند کاسه سنگ پشت
patelliform
U
مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
turban
U
کلاه عمامه مانند
turbans
U
کلاه عمامه مانند
mitriform
U
مانند کلاه اسقف
miyred
U
مانند کلاه اسقف
There are wheels within wheels .
U
کاسه ای زیر نیم کاسه است
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
U
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
U
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks
U
کلاه جنگی کلاه خود
cask
U
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
U
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
skull
U
کاسه سر
mazard
U
کاسه
calix
U
کاسه گل
messmate
U
هم کاسه
cupule
U
کاسه
drinking cup
U
کاسه
cotyla
U
کاسه
pappus
U
کاسه گل
in a lump sum
U
یک کاسه
calyx
U
کاسه گل
calycle
U
کاسه گل
skulls
U
کاسه سر
crania
U
کاسه سر
craniums
U
کاسه سر
bowls
U
کاسه
cranium
U
کاسه سر
lump sums
U
یک کاسه
lump sum
U
یک کاسه
chalices
U
کاسه
socket
کاسه
chalice
U
کاسه
sockets
U
کاسه
bowl
کاسه
fawner
U
کاسه لیس
toady
U
کاسه لیس
brown-noser
U
کاسه لیس
suck-up
U
کاسه لیس
bootlicker
U
کاسه لیس
yes-man
U
کاسه لیس
cranial nerve
U
عصب کاسه سر
lickspittle
U
کاسه لیس
puppet
U
کاسه لیس
cat's paw
U
کاسه لیس
doormat
U
کاسه لیس
stooge
U
کاسه لیس
cup seal
U
بوبند کاسه
minion
U
کاسه لیس
stuffing box
U
کاسه نمد
dipper stick
U
کاسه بیل
craniography
U
شرح کاسه سر
eye socket
کاسه چشم
bowl
U
کاسه رهنما
husks
U
غلاف یا کاسه گل
sealings
U
کاسه نمدها
patella
U
کاسه زانو
patellae
U
کاسه زانو
scutum
U
کاسه زانو
kneecaps
U
کاسه زانو
scal
U
کاسه نمد
brainpan
U
کاسه مغز
bowls
U
کاسه رهنما
kneecap
U
کاسه زانو
turtleback
U
کاسه پشت
eye sockets
U
کاسه چشم
corolla
U
جام گل کاسه گل
oil seal
U
کاسه نمد
ball bearing
U
کاسه ساچمه
ball bearings
U
کاسه ساچمه
husk
U
غلاف یا کاسه گل
parasitism
U
کاسه لیسی
A bowl hotter than the soup it contains.
<proverb>
U
کاسه از آش گرمتر.
porringer
U
کاسه اش خوری
flower cup
U
غلاف کاسه گل
glene
U
کاسه مفصل
arse-licker
U
کاسه لیس
ass-kisser
[American E]
U
کاسه لیس
kiss-ass
[American E]
U
کاسه لیس
kneepan
U
کاسه زانو
hard shell
U
کاسه دار
knee pan
U
کاسه زانو
knee cap
U
کاسه زانو
kegler
U
کاسه ساز
eyehole
U
کاسه چشم
seals
U
کاسه نمد
socket
کاسه بندگاه
socket
کاسه چشم
loricate
U
کاسه دار
eager beaver
U
کاسه گرم تر از اش
sockets
U
کاسه بندگاه
lickspittle
U
کاسه لیس
glene
U
کاسه چشم
seal
U
کاسه نمد
sound bow
U
کاسه زنگ اخبار
drinking vessel
U
فرف ابخوری کاسه
hardshell
U
کاسه دار سخت
They put the blane on him . he was the scapegoat.
U
کاسه کوزه ها سر اوشکست
She had three bowls of soup.
U
سه کاسه سوپ خورد
consolidated debt
U
بدهی یک کاسه شده
sockets
U
سرپیچ کاسه چشم
stifle bone
U
کاسه زانوی اسب
toadyism
U
مداهنه کاسه لیسی
housemaid's knee
U
اماس کاسه زانو
inferior calyx
U
کاسه پایین افتاده
carapace
U
کاسه سنگ پشت
labyrinth seal
U
کاسه نمد لایبرنت
calipash
U
کاسه لاک پشت
suborbital
U
زیر کاسه چشمی
incomplete flower
U
گلی که یکی ازچهارقسمت ان کاسه
To hold out ones begging bowl . To send ( pass ) round the hat .
U
کاسه گدایی دست گرفتن
toady
U
کاسه لیس مداهنه کردن
To go round hat in hand .
U
کاسه گدایی بدست گرفتن
My patience has run out (is exhausted).
U
کاسه صبرم لبریز است
calipee
U
کاسه زیرین لاک پشت
My patience is exhausted ( worn out ) .
U
کاسه صبرم لبریز شده
postorbital
U
واقع در پشت کاسه چشم
sycophancy
U
مفت خوری کاسه لیسی
inferior calyx
U
کاسه پایین تر از تخم دان
inferior ovary
U
تخم دان پایین تر از کاسه
infraorbital
U
واقع در زیر کاسه چشم
supra orbital
U
واقع دربالای کاسه چشم
there are wheels within wheels
U
زیرکاسه نیم کاسه است
on good turn deserves another
U
کاسه جایی رودکه بازاردقدح
guard
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
memento mori
U
کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
calipash
U
قسمت بالای کاسه لاک پشت
guards
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
corona borealis
U
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
guarding
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
coronae borealis
U
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
More Catholic than the Pope .
U
کاسه داغ تر از آش ( دایه مهربانتر ازمادر )
there is something in the wind
U
کاسهای زیر نیم کاسه است
To pool resources to gether .
U
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
shells
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
belljar
U
نوعی فرف شیشهای مثل کاسه زنگ
One good turn deserves another .
U
کاسه جایی رود که باز آید قدح
shell
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
cross bones
U
شکل استخوانهای ران که زیرشکل کاسه سرمیگذارندونشانه مرگ است
chevron seal
U
کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
leather back
U
لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
calyx
U
طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
preorbital
U
واقع درجلو کاسه چشم وابسته به قبل از قرار گرفتن در مدار
ice-caps
U
یخ کلاه
hat
U
کلاه
panache
U
پر کلاه
capped
U
کلاه
chapeau
U
کلاه
ice cap
U
یخ کلاه
ice-cap
U
یخ کلاه
opera hat
U
کلاه له شو
beau
U
کج کلاه
jack a dandy
U
کج کلاه
headgear
U
کلاه
cappa
U
کلاه
pretty fellow
U
کج کلاه
aigret
U
گل کلاه
cap
U
کلاه
pompom
U
گل کلاه
bilk
U
کلاه سر
hats
U
کلاه
nightcap
U
شب کلاه
nightcaps
U
شب کلاه
head piece
U
کلاه
helmets
U
کلاه اهنی
helmet
U
کلاه اهنی
helmets
U
کلاه خود
helmet
U
کلاه خود
high hat
U
کلاه بلند
helmet liner
U
کلاه کاسک
helmet liner
U
کلاه فیبری
service cap
U
کلاه خدمت
bonnet
U
کلاه سرگذاشتن
bonnets
U
کلاه سرگذاشتن
cocks
U
کج نهادگی کلاه
cocking
U
کج نهادگی کلاه
rug
[American E]
U
کلاه گیس
cock
U
کج نهادگی کلاه
hood
U
کلاه خود
wig
U
کلاه گیس
wigs
U
کلاه گیس
swindle
U
کلاه برداری
frauds
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
fraud
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
steel cap
U
کلاه فولادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com