English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 263 (49 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floor U کف سازی کردن
floored U کف سازی کردن
floors U کف سازی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate U وانمود سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U وانمود سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U وانمود سازی کردن
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
copied U بدل سازی کردن
copies U بدل سازی کردن
copy U بدل سازی کردن
copying U بدل سازی کردن
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
junk U پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
subverting U درون واژگون سازی کردن
subverts U درون واژگون سازی کردن
address U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
conditioning U شرطی کردن شرطی سازی
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
delete U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleting U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
bastardization U بدل سازی حرامزاده کردن
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
calker U زیرپوش سازی کردن
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
insculp U مجسمه سازی کردن
jerry build U بنا سازی کردن
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
To forge a document (documents). U سند ومدرک سازی کردن
pave U [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
compaction U تو پر سازی
pavements U کف سازی
retortion U کج سازی
stylization U مد سازی
retortion U خم سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
flooring U کف سازی
repk lection U پر سازی
flection U خم سازی
pavement U کف سازی
individualizing U تک سازی
individualised U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individualizes U تک سازی
padding U له سازی
idolization U بت سازی
bridgework U پل سازی
local anasthesia U سر سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
deflexion U خم سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
bridge building U پل سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
brick works U اجر سازی
compactions U فشرده سازی
disclosure U فاش سازی
foundation materials U مصالح پی سازی
summarization U خلاصه سازی
supersession U لغو سازی
simplifcation U ساده سازی
computer simulation U شبیه سازی
conceptualization U مفهوم سازی
disclosures U فاش سازی
detection U اشکار سازی
detection U نمایان سازی
afforestation U جنگل سازی
soapmaking U صابون سازی
grillwork U شبکه سازی
mimicry U شکلک سازی
subtilization U نرم سازی
grillwork U سبد سازی
housing U خانه سازی
gunsmithery U تفنگ سازی
solidification U سفت سازی
soilure U الوده سازی
lobe U دایره سازی
lobes U دایره سازی
implementation U پیاده سازی
roofing U سقف سازی
sinter U کلوخه سازی
landscape paiting U منظره سازی
formularization U فرمول سازی
vaporization U بخار سازی
tankage U مخزن سازی
confectionary U شیرینی سازی
bonification U به سازی محیط
heterodyne reception U زنه سازی
frosted U دهاتی سازی
systemization U اسلوب سازی
histogenesis U بافت سازی
sheet metal work U حلبی سازی
series production U سری سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
tanning U چرم سازی
rip-off U مغبون سازی
rip-offs U مغبون سازی
simplifying U ساده سازی
synchronization U همزمان سازی
synchronization U همگاه سازی
pacification U ارام سازی
harmonization U هم اهنگ سازی
throwbacks U متوقف سازی
form work U کاذب سازی
throwback U متوقف سازی
simplify U ساده سازی
ship building U کشتی سازی
image formation U تصویر سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
in the pipeline [Colloquial] U در آماده سازی
fittings U جفت سازی
simplifies U ساده سازی
forging signatures U امضا سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
mutilation U معیوب سازی
calcination U اهک سازی
calico printing U چیت سازی
canalization U مجرا سازی
glasswork U شیشه سازی
separating U جدا سازی
solution U چاره سازی
glycogenesis U گلیکوژن سازی
gemination U جفت سازی
stripping U برهنه سازی
replacements U جانشین سازی
stupefaction U گیج سازی
abbreviation U کوته سازی
abbreviations U کوته سازی
canalization U ابراه سازی
carnification U گوشت سازی
stigmatization U بدنام سازی
standardization U استاندارد سازی
insulate U عایق سازی
standardization U یکنواخت سازی
cavitation U حفره سازی
standardization U متعارف سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
ceiling construction U سقف سازی
insulating U عایق سازی
curtailment U کوتاه سازی
insulates U عایق سازی
capital building U سرمایه سازی
solutions U چاره سازی
gelatination U دلمه سازی
spoliation U تباه سازی
stylography U گراور سازی
scaling U مقیاس سازی
fumigation U ضد عفونی سازی
forgeries U صورت سازی
carcassing U اسکلت سازی
gold beating U زرورق سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
coking period U زمان کک سازی
extinction U خاموش سازی
submergence U مخفی سازی
planning U زمینه سازی
forgery U صورت سازی
coking time U زمان کک سازی
forgery U سند سازی
gaingiving U مشتبه سازی
ceramics U سفال سازی
cabinetwork U مبل سازی
channelization U مجرا سازی
channelization U ترعه سازی
gnomonics U فن شاخص سازی
churning U کره سازی
neutralization U خنثی سازی
cabinetwork U قفسه سازی
channelization U تنگه سازی
forgeries U سند سازی
christianization U عیسوی سازی
replacement U جانشین سازی
slitting U میخ سازی
modelling U قالب سازی
neutralization U بی اثر سازی
suboptimization U زیربهینه سازی
simulations U شبیه سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
enthralment U بنده سازی
equality gate U برابر سازی
wooden lattice work U گره سازی
xeransis U خشک سازی
debilitation U ناتوان سازی
zymoplastic U انزیم سازی
decryption U اشکار سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
defeasance U باطل سازی
weight training U بدن سازی
what instrument can you play? U چه سازی میتوانیدبزنید
depletion U تهی سازی
wicking U فتیله سازی
denaturation U مصنوعی سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com