English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
derrick lift U کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
press U بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses U بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
jerked U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
multipoundage syatem U روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system U روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putters U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinkers U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
bestride U باپاهای گشادنشستن یاایستادن
extending U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extends U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face U نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
brooch U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
bouse U بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
side step U فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify U هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast U پرنده سینه سرخ سینه سرخ
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
short weight U وزنه کم
where is the kilogramme weight ? U وزنه ....
ponderance U وزنه
paper weight U وزنه
snuffled U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling U باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
agonise U زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges U درد کشیدن تیر کشیدن
twinge U درد کشیدن تیر کشیدن
bobs U وزنه قپان
plumb bob U وزنه سربی
counterweigh U وزنه تعادل
bobbing U وزنه قپان
counter weight U وزنه تعادل
counterbalanced U وزنه تعادل
shot put U پرتاب وزنه
counterbalance U وزنه تعادل
bob U وزنه قپان
counter balance U وزنه تعادلی
rammer U وزنه شمعکوب
counter weight U وزنه مقابل
counterpoise U وزنه متقابل
lifter U وزنه بردار
offset U وزنه متعادل
ledgers U وزنه سربی
halma U پرش با وزنه
ballast U وزنه تعادل
flyweight U وزنه تعادل
flyweights U وزنه تعادل
weight U سنگ وزنه
counterweight U وزنه مقابل
counterweight U وزنه برابر
counterweight U وزنه تعادل
counterweights U وزنه مقابل
counterweights U وزنه برابر
offsetting U وزنه متعادل
put U پرتاب وزنه
puts U پرتاب وزنه
sinkers U وزنه نگهدار
counterbalances U وزنه تعادل
weight throw U پرتاب وزنه
sinker U وزنه نگهدار
weight lifting U وزنه برداری
counterweights U وزنه تعادل
putting U پرتاب وزنه
weight lifter U وزنه بردار
ledger U وزنه سربی
castaways U پرتاب کردن وزنه
weight program U تمرین وزنه برداری
poise U اونگ یا وزنه ساعت
sash balancing weight U وزنه متعادل کننده
ballast U وزنه متعادل کننده
kentledge U وزنه اهن ته کشتی
castaway U پرتاب کردن وزنه
uplift U بالا زدن وزنه
uplifts U بالا زدن وزنه
snatching U وزنه برداری یکضرب
sinkers U وزنه سربی ماهیگیری
incline bench U تخته وزنه برداری
snatches U وزنه برداری یکضرب
snatched U وزنه برداری یکضرب
ledgering U ماهیگیری بااستفاده از وزنه
sinker U وزنه سربی ماهیگیری
snatch U وزنه برداری یکضرب
governor balance weight U وزنه تعادل رگولاتور
split U وزنه برداری یکضرب فرانسوی
triathlon U پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
clean and press U حرکت پرس وزنه برداری
clean and jerk U حرکت دوضرب وزنه برداری
shots U پرتاب وزنه گلوله سربی
make weight U سر وزن رسیدن وزنه بردار
europian championship U وزنه برداری قهرمانی اروپا
make-weight U سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights U سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot U پرتاب وزنه گلوله سربی
discobolus U وزنه پرت کن حلقه انداز
half left U فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
platforms U تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platform U تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
terminal tackle U راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise U تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
poise U وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
benches U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualifying U خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bench U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualify U خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bat weight U وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
disqualifies U خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
disqualified U خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
signal light U چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
lifted U وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift U وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts U وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting U وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
bench by a back injury U خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
drags U کشیدن بزور کشیدن
dragged U کشیدن بزور کشیدن
drag U کشیدن بزور کشیدن
legg press U تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
crosshead U وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast U وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field event U مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events U مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
breasts U سینه
end on U سینه به سینه
heart U سینه
mandrel or dril U سینه
breast U سینه
chest to chest U سینه به سینه
petto U سینه
ball flower U گل سینه
pulmonory U سل سینه
forecastle U سینه
hearts U سینه
white steaming light U سینه
bowing U سینه
busted U سینه
thorax U سینه
busting U سینه
busts U سینه
thoraxes U سینه
bosoms U سینه
thoraces U سینه
bows U سینه
bow U سینه
bosom U سینه
bust U سینه
bowed U سینه
crawlingly U سینه مال
faces U سینه کار
lungwort U سینه دارو
kist U قفسه سینه
lumber's line U خط سینه ناو
lubber's line U نشانگر سینه
line of attack U سینه شمشیرباز
pectorla fins U بالهای سینه
napkins U سینه بند
napkin U سینه بند
nap of the earth U سینه مال
crawl U سینه خیز
chest trap U استوپ سینه
pectoral cross U صلیب سینه
chests U قفسه سینه
pectoriloquy U صدای سینه
peripeneumony U سینه پهلو
pigeon breast U سینه کفتری
chemisette U پیش سینه
To beat ones breast. U سینه زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com