English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
ensigns U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensign U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
victualler U کشتی حامل خواربار
slaver U کشتی حامل بردگان
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
flag of convenience U کشتی با پرچم غیر
yellow jack U پرچم قرنطینه کشتی
flags of convenience U کشتی با پرچم غیر
pennant U پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
national ensign U پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
pennants U پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
flag U پرچم دار کردن پرچم زدن به
flags U پرچم دار کردن پرچم زدن به
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
halyard U ریسمان پرچم طناب پرچم
color salute U سلام پرچم احترام به پرچم
field colors U پرچم رزمی پرچم یکانی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
flag semaphore U سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
stave U حامل
conveyer U حامل
conveyor U حامل
bearer cheque U چک حامل
vector U حامل
vectors U حامل
carrier U حامل
carriers U حامل
bearer U حامل
gerent U حامل
bearers U حامل
porters U حامل
vehicles U حامل
porter U حامل
vehicle U حامل
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
thurifer U حامل بخوردان
bearer cheque U چک در وجه حامل
bearing angle U زاویه حامل
thurifer U حامل مجمر
bearer bond U سند حامل
carrier system U سیستم حامل
tape transport U حامل نوار
bearer U در وجه حامل
carrier wave U موج حامل
carrier gas U گاز حامل
data carrier U حامل داده ها
vectorial U حامل بردار
messengers U طناب حامل
vehicle U حامل رسانه
vehicles U حامل رسانه
messenger wire U سیم حامل
video carrier U حامل ویدئو
breech block carrier U حامل کولاس
radius vector U شعاع حامل
image carrier U حامل تصویر
color carrier U حامل رنگ
carrier detect U کشف حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
data carrier U حامل داده
messenger U طناب حامل
vectors U حامل بردار
bearing U زاویه حامل
bearers U در وجه حامل
transports U ترابری حامل
transporting U ترابری حامل
transported U ترابری حامل
transport U ترابری حامل
sound carrier U حامل صوت
vector U حامل بردار
payable to the bearer U در وجه حامل
linkman U حامل مشعل
gestatorial U حامل پاپ
linkboy U حامل مشعل
linkmen U حامل مشعل
osborne shackle U قلاب حامل
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
carrier U حامل غلطک حمال
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
carrier U برنامه حامل میکرب
stave U روی خط حامل نوشتن
caddy U حامل وسایل بازیگر
comporting U دربرداشتن حامل بودن
comport U دربرداشتن حامل بودن
comports U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
carriers U حامل غلطک حمال
bearer bond U سند در وجه حامل
carriers U برنامه حامل میکرب
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
weapon carrier U حامل جنگ افزار
current carrying conductor U رسانای حامل بار
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
stretcher-bearers U حامل تخت روان
stretcher-bearer U حامل تخت روان
stretcher bearer U حامل تخت روان
persi U حامل راس الغول
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
bearer stock U اسناد در وجه حامل
platforms U رسانگر حامل گیرنده
caddying U حامل وسایل بازیگر
caddies U حامل وسایل بازیگر
caddied U حامل وسایل بازیگر
caddie U حامل وسایل بازیگر
carrier frequency U فرکانس موج حامل
platform U رسانگر حامل گیرنده
perseus U حامل راس الغول
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
blank endorsement U فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
anandrous U بی پرچم
stamina U پرچم
oriflamme U پرچم
emblazonry U پرچم
flag bridge U پل پرچم
ensign U پرچم
ensigns U پرچم
flag U پرچم
banner U پرچم
blazon U پرچم
banners U پرچم
vexillum U پرچم
stamens U پرچم
stamen U پرچم
flags U پرچم
color U پرچم
whiff U پرچم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com