Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
commercial marine
U
کشتیرانی تجارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commercialize
U
بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
shipping line
U
خط کشتیرانی
sailing
U
کشتیرانی
liner
U
خط کشتیرانی
liners
U
خط کشتیرانی
shipping
U
کشتیرانی
navigation
U
کشتیرانی
shipping
U
کشتیرانی ناوگان
liner terms
U
شرایط خط کشتیرانی
shipping conference
U
کنفرانس کشتیرانی
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
sailable
U
قابل کشتیرانی
navigable
U
قابل کشتیرانی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
navigate
U
کشتیرانی کردن
navigated
U
کشتیرانی کردن
navigating
U
کشتیرانی کردن
navigates
U
کشتیرانی کردن
cargo liners
U
خط کشتیرانی مخصوص بار
water supply to navigation
U
تامین اب کانال کشتیرانی
liner trade
U
کشتیرانی منظم تجاری
shipping agent
U
نماینده شرکت کشتیرانی
coaster
U
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
coasters
U
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
conference freight rate
U
نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
fairway
U
مسیر قابل کشتیرانی کانال
fairways
U
مسیر قابل کشتیرانی کانال
fairway
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
sudd
U
توده شناور علف و نی که دررود نیل مانع کشتیرانی میشود
merchant
U
تجارتی
merchants
U
تجارتی
for-profit
<adj.>
U
تجارتی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجارتی
commercial
<adj.>
U
تجارتی
commerical
U
تجارتی
business
<adj.>
U
تجارتی
commercial
U
تجارتی
mercantile
U
تجارتی
relating to business
<adj.>
U
تجارتی
commercial loading
U
بارگیری تجارتی
trade winds
U
بادهای تجارتی
trade restrictions
U
تضییقات تجارتی
commercial transactions
U
معاملات تجارتی
trade price
U
بهای تجارتی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
commercial paper
U
سند تجارتی
commercial papers
U
اوراق تجارتی
trade price
U
قیمت تجارتی
commercial pure
U
خلوص تجارتی
commercial structural steel
U
فولادسازهای تجارتی
trade mark
U
علامت تجارتی
merchant bar
U
فولاد تجارتی
mercantile marine
U
کشتیهای تجارتی
merchantman
U
کشتی تجارتی
ideograph
U
مارک تجارتی
trade agreement
U
موافقتنامه تجارتی
trade balance
U
موازنه تجارتی
trade barrier
U
مانع تجارتی
trade disputes
U
دعاوی تجارتی
trade gap
U
کسری تجارتی
commodity rate
U
براتهای تجارتی
commerical papers
U
اسناد تجارتی
commerical papers
U
اوراق تجارتی
commercial value
U
ارزش تجارتی
merchant ship
U
کشتی تجارتی
merchandise
U
کالای تجارتی
brands
U
عنوان تجارتی
commercials
U
اگهیهای تجارتی
advertisements
U
اگهیهای تجارتی
brand name
U
نام تجارتی
brand names
U
نام تجارتی
brands
U
علامت تجارتی
branding
U
عنوان تجارتی
trademark
U
علامت تجارتی
trademarks
U
علامت تجارتی
trading company
U
شرکت تجارتی
trade name
U
نام تجارتی
trade names
U
نام تجارتی
brand
U
علامت تجارتی
brand
U
عنوان تجارتی
branding
U
علامت تجارتی
trade union
U
اتحادیه تجارتی
trade unions
U
اتحادیه تجارتی
trades unions
U
اتحادیه تجارتی
commercial items
U
اقلام تجارتی
Trade mark.
U
علامت تجارتی
capital asset
U
علامت تجارتی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
industrial tube
U
لامپ تجارتی
document bills
U
اوراق تجارتی
commercial firm
U
شرکت تجارتی
commercial invoice
U
سیاهه تجارتی
business type operation
U
عملیات تجارتی
business name
U
اسم تجارتی
brand leader
U
علامت تجارتی
commercial bills
U
اوراق تجارتی
argosy
U
ناوگان تجارتی
brand loyalty
U
نام تجارتی
bill of goods
U
فهرست تجارتی
register of commerce
U
دفتر ثبت تجارتی
trade barrier
U
قید و بند تجارتی
unfavorable balance of trade
U
توازن نامطلوب تجارتی
subsidiary brand
U
علامت تجارتی فرعی
trademarks
U
علامت تجارتی گذاشتن
passive trade balance
U
توازن تجارتی منفی
commercial loading
U
بارگیری کالای تجارتی
commercial representative
U
قائم مقام تجارتی
dominant firm
U
واحد تجارتی مسلط
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
business income
U
درامد خالص تجارتی
cost plus
U
براساس قیمت تجارتی
name brand
U
علامت تجارتی مشهور
commercial banking system
U
نظام بانکداری تجارتی
advertisement
آگهی های تجارتی
commercial procuration
U
قائم مقام تجارتی
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
commercial structural steel
U
فولاد ساختمان تجارتی
trademark
U
علامت تجارتی گذاشتن
in restraint of trade
U
تحت محدودیت تجارتی
transferable commercial instrument
U
اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial type vehicle
U
خودروی تجارتی خودروهای شخصی
charter party
U
قرارداد اجاره کشتی تجارتی
camial
U
وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
merchandies
U
معامله کردن کالای تجارتی
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
secular trend
U
سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
downswing
U
تنزل کارهای تجارتی وغیره
name plugging
U
تکرار نام یا علامت تجارتی
sail
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
sailings
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
Biro
U
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biros
U
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
commercialization
U
تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
privateer
U
درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
public image
U
تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
adverts
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dacron
U
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
take over bid
U
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
confirming house
U
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
payola
U
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer
U
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
favourble balance of trade
U
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
spam
U
مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
legal reserves
U
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
U
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching
U
تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
flexowriter
U
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
free port
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com