English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tutee U کسی که تحت سرپرستی لله باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chaperonage U سرپرستی
wardenship U سرپرستی
supervision U سرپرستی
superintendence U سرپرستی
management U سرپرستی
headship U سرپرستی
government U سرپرستی
directorship U سرپرستی
protectorates U سرپرستی
care U سرپرستی
administration U سرپرستی
wardship U سرپرستی
presidency U سرپرستی
protectorship U سرپرستی
superintendency U سرپرستی
tutelage U سرپرستی
direction U سرپرستی
protectorate U سرپرستی
department of trusteeship U اداره سرپرستی
supervises U سرپرستی کردن
tutorage U اموزانه سرپرستی
supervising U سرپرستی کردن
deparment of trusteeship U اداره سرپرستی
superintended U سرپرستی کردن
superintendency U مباشرت سرپرستی
superintendence U مباشرت سرپرستی
tutoship U اموزانه سرپرستی
overseeing U سرپرستی کردن
oversees U سرپرستی کردن
presided U سرپرستی کردن
patronage U سرپرستی قیمومت
presides U سرپرستی کردن
presiding U سرپرستی کردن
superintend U سرپرستی کردن
superintending U سرپرستی کردن
superintends U سرپرستی کردن
preside U سرپرستی کردن
oversee U سرپرستی کردن
supervise U سرپرستی کردن
curatorial <adj.> U وابسته به سرپرستی
supervised U سرپرستی کردن
tutelary <adj.> U وابسته به سرپرستی
directive <adj.> U وابسته به سرپرستی
to take under one's wing U سرپرستی کردن
under his majesty's patronage U با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
guardianship U ولایت سرپرستی قانونی
tutelage U سرپرستی تعلیم سرخانه
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
godfathers U نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
wardship U تحت سرپرستی یا نظارت بودن
godfather U نام گذاردن بر سرپرستی کردن از
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
sponsor U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
head U مواجه شدن سرپرستی شدن به وسیله
supervising U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervise U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervised U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
supervises U نظارت یا مباشرت کردن سرپرستی کردن
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
admissibleness U باشد
admissibly U باشد
incomplete flower U کم باشد
Benedictine U باشد
Benedictines U باشد
reflexively U باشد
custom's declaration U باشد
some one or other U هر کس باشد
any old thing U هر چه باشد
at the owner's risk U باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
if any U اگر باشد
hydroxide U داشته باشد
over crowding U بیشتر باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
whoso U هر شخصی که باشد
let it be U بگذارید باشد
if he be U اگر او باشد
stet U بگذارید باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
worksheet U ی داشته باشد
be it so U چنین باشد
at most U خیلی باشد
beit so U چنین باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
if need be U اگر لازم باشد
if necessary U اگر لازم باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
straying U که متوقف نشده باشد
stray U که متوقف نشده باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
strays U که متوقف نشده باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
he must have gone U باید رفته باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
if any U اگر داشته باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
liquid capital U سرمایهای که پول نقد باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
between our selves U حرف بین خودمان باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
pay gravel or dirt U شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
aerated bread U نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
granitic water U ابی که ازخاک خارادارامده باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
binds U به صورتی که قابل اجرا باشد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
green old wound U زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
objectiveness U چنانکه در خارج معقول باشد
non cohesive soil U خاکی که فاقد چسبندگی باشد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
it is p that he did not go U احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
learning curve U که استفاده از آن بسیار سخت باشد
inviolately U چنانکه بی حرمت نشده باشد
interlocutress U زنی که طرف گفتگو باشد
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
commendably U چنانکه شایان ستایش باشد
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
cantilever beam U تیری که یک طرف ان گیردار باشد
in claisum U دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
i do not wish it otherwise U جور دیگر باشد نمیخواهم
i shoudel hardly think so U گمان نمیکنم اینطور باشد
i suspect him to be a liar U گمان میکنم دروغگو باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com