English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
knight hospitaller U کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
out of pocket expenses U هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
lycanthrope U ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
aristocracy U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracies U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
reduced employees U کارمندان منفصل گردیده
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
In the year 2000… U درسال 2000...
During (in)the current year. U درسال جاری
in the a. year of U درسال خجسته
in the a. year of U درسال فرخنده فال
he was born in the year U درسال 00000زائیده یامتولدشد
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
liquidated damages U خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
polyestrous U دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
american defense service medal U نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
out U از زیرچاپ درامده
impassioned U به جنبش درامده
outed U از زیرچاپ درامده
spent U از پا درامده کوفته
updates U به روز درامده
updated U به روز درامده
pin feather U پرتازه درامده
vibrant U به تپش درامده
wrought U به شکل درامده
shaped U بشکل درامده
update U به روز درامده
out- U از زیرچاپ درامده
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
portmark U علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
enteringthe room he silmed U باطاق درامده لبخندزد
orinasal U از دهان و بینی درامده
corporate U بصورت شرکت درامده
extatic U بوجد درامده وجداور
dislocated U جابجاشده ازمفصل درامده
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
the great exhibition U نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
pandours or doors U امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
succubus U جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
font da/mover U یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
french revolution U انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
cam ring U رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
warlike U نظامی
martial U نظامی
soldier U نظامی
military U نظامی
service U نظامی
serviced U نظامی
soldiers U نظامی
martin U نظامی
fort U دژ نظامی
mil U نظامی
ceremony U مراسم نظامی
necker chief U کاشکول نظامی
neck cloth U کاشکول نظامی
military testament U وصیتنامه نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
regions U ناحیه نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
military training U اموزش نظامی
stronghold U قلعه نظامی
council ofwar U شورای نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
military training U تعلیم نظامی
strongholds U قلعه نظامی
Military operations. U عملیات نظامی
provost marshal U قاضی نظامی
military strategy U استراتژی نظامی
court martial U دادگاه نظامی
military posture U وضعیت نظامی
military posture U ارایش نظامی
military platform U سکوی نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
military occupational speciality U کد تخصصی نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
military justice U دادرسی نظامی
military justice U دادسرای نظامی
military intervention U مداخله نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
military psychology U روانشناسی نظامی
military resources U منابع نظامی
military services U قسمتهای نظامی
camped U اردوگاه نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
militarists U نظامی گرا
court material U دادگاه نظامی
militarist U نظامی گرا
camp U اردوگاه نظامی
military spending U مخارج نظامی
military specifications U کدتخصصی نظامی
military specifications U خصوصیات نظامی
camps U اردوگاه نظامی
court martiall U شورای نظامی
paramilitary U شبه نظامی
council of war U شورای نظامی
soldiers U فرد نظامی
soldiers U نظامی شدن
councils of war U شورای نظامی
soldier U فرد نظامی
civilian U غیر نظامی
cadets U دانشجوی نظامی
cadet U دانشجوی نظامی
districts U ناحیه نظامی
district U ناحیه نظامی
column U ستون نظامی
columns U ستون نظامی
tunc U پیراهن نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
militias U نیروی نظامی
the sabre U حکومت نظامی
the sabre U نیروی نظامی
militia U نیروی نظامی
the military profession U کار نظامی
forcing U نیروی نظامی
force U نیروی نظامی
truck vehicle U خودرو نظامی
soldier U نظامی شدن
khaki U لباس نظامی
soldiery U نیروی نظامی
civilians U غیر نظامی
army attache U وابسته نظامی
army staff U ستاد نظامی
drilling U تمرین نظامی
articles of war U قانون نظامی
attache U وابسته نظامی
civil U غیر نظامی
by military force U با نیروی نظامی
prisidio U قلعه نظامی
spirit de corps U غرور نظامی
military service U خدمت نظامی
standing order U امریه نظامی
word of command U فرمان نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
martial law U حکومت نظامی
salute U احترام نظامی
saluted U احترام نظامی
salutes U احترام نظامی
saluting U احترام نظامی
strategic map U نقشه نظامی
standing orders U امریه نظامی
forces U نیروی نظامی
campound U کمپ نظامی
march U گام نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com