English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
expressman U کسیکه گماشته گرفتن وزودرساندن امانات است کارمندبنگاه حمل سری
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
ostler U میراخور
head groom U میراخور
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
orderlies U گماشته
orderly U گماشته
assignee U گماشته
lockman U گماشته
appointees U گماشته
commissionaire U گماشته
batman U گماشته
batmen U گماشته
procurator U گماشته
procurators U گماشته
commissionaires U گماشته
appointee U گماشته
orderly officen U گماشته
agents U گماشته وکیل
agent U گماشته وکیل
commissary U گماشته مباشر
commissaries U گماشته مباشر
executive officen U گماشته اجرا
man of business U وکیل گماشته
bureaucreat U گماشته اداری
subdeacon U معاون گماشته روحانی
dependent U تابع نان خور گماشته
royal U سلطنتی
monarchical U سلطنتی
regnal U سلطنتی
rial U سلطنتی
to take orders U منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
gymnasiarch U گماشته اموزشگاههای بازی وورزش که ازاهل اتن بود ورزشکاربزرگ
great seal U مهر سلطنتی
monarchy U حکومت سلطنتی
regalia U امتیازات سلطنتی
gentleman atarms U عضوگاردویژه سلطنتی
keep of the U مهردار سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
scepter U عصای سلطنتی
royal honor U درجه سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
bailiff U نگهبان دژ سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
monarchies U حکومت سلطنتی
scepters U عصای سلطنتی
royalties U از خانواده سلطنتی
royal flag U پرچم سلطنتی
bailiffs U نگهبان دژ سلطنتی
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
royalism U طرفداری از رژیم سلطنتی
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
Privy Council U هیات مشاورین سلطنتی
sceptered U دارای عصای سلطنتی
monarchy constitutional U حکومت مشروطه سلطنتی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
privy councillor U عضو هیئت رایزنان سلطنتی
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
RCs U مخفف کالج سلطنتی جراحان
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
scepter U دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism U شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
chancery U مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
p sanction U حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Royal Bokhara U فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
one who U کسیکه
dragman U کسیکه
gospeller U کسیکه
whom U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
whomso U بهر کسیکه
constructionist U کسیکه قانون
introspectionist U کسیکه معتقد به
minimalist U کسیکه خرسنداست
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
joggers U کسیکه اهسته می دود
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
jogger U کسیکه اهسته می دود
snorter U کسیکه خرناس میکشد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com