Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
light come light g
U
میبرد
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
it is a strain on one's energy
U
خیلی زور میبرد
nepenthes
U
دارویی که غم را از بین میبرد
halvers
U
کسی که نیم سهم میبرد
he leads a miserable life
U
زندگی نحسی بسر میبرد
hoist line
U
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
Schadenfreude
U
لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
rickshaw
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ferrybridge
U
کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
outside porter
U
باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد
sadism
U
نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
end
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ends
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
The Pied Piper of Hamelin
U
نی نواز هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin
U
فلوت زن رنگارنگ هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
easy come, easy go
<idiom>
U
باد آورده را باد میبرد
whom
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
constructionist
U
کسیکه قانون
long shot
U
کسیکه درمسابقات
whomso
U
بهر کسیکه
stalker
U
کسیکه میخرامد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
loitering
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
loiters
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
would-be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
loiter
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
would be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
covenantee
U
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
color bearer
U
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter
U
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
heteroclite
U
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
hylotheist
U
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
hemiplegic
U
کسیکه نیم بدنش فلج است
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
gatecrasher
U
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
snuffer
U
وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
outpensioner
U
کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
bookworms
U
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com