English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
griffin U شیر دال جانوری که نیم بدنش شیر ونیم بدنش دال بوده
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
Her flesh is flabby. U گوشت بدنش شل است
contortionists U کسی که بدنش را کج ومعوج میکند
dapple U حیوانی که بدنش خالخال باشد
contortionist U کسی که بدنش را کج ومعوج میکند
minotaur U جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
hippocamp U [تندیس موجودی که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی است.]
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
blessed is he who U کسیکه
whom U کسیکه
one who U کسیکه
gospeller U کسیکه
dragman U کسیکه
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
introspectionist U کسیکه معتقد به
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
mudlark U اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
ordinee U کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
intruders U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
pragamatist U کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
intruder U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
second fiddle U کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
shyster U کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
ventriloquist U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
perjurer U کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com