Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hili
U
اعتقادبه مادیات-اعتقادباینکه مادیات مایهء شرارت است
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
infallibilist
U
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
limitarian
U
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
solifidian
U
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
materialistic
U
وابسته به مادیات
hylicism
U
اعتقاد به مادیات
pan cosmism
U
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
believers
U
معتقد
believer
U
معتقد
predestinarian
U
معتقد به تقدیر
polygamist
U
معتقد به تعددزوجات
casualist
U
معتقد به اتفاق
theist
U
معتقد بخدا
resurrectionist
U
معتقد برستاخیز
fatalist
U
معتقد به سرنوشت
trinitarian
U
معتقد به تثلیث
rationalistic
U
معتقد به اصالت عقل
red tapist
U
معتقد به red-tapism
naturalists
U
معتقد به فلسفه طبیعی
idealist
U
معتقد به ایده الیسم
naturalist
U
معتقد به فلسفه طبیعی
rationalist
U
معتقد به فلسفه عقلانی
trinitarian
U
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
spiritualists
U
معتقد بارتباط باارواح
spiritualist
U
معتقد بارتباط باارواح
henotheist
U
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
nihilist
U
معتقد به مکتب nihilism
materialist
U
معتقد به اصالت ماده
moralists
U
معتقد به اصول اخلاق
moralist
U
معتقد به اصول اخلاق
materialists
U
معتقد به اصالت ماده
self-righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist
U
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
principle
U
معتقد باصول ومبادی کردن
rabbinist
U
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
socialist
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialists
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
epicurus
U
نام فیلسوف یونانی که معتقد
self-righteousness
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
biracialism
U
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
bureaucrat
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemist
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
millenarian
U
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
bureaucrats
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
representationalist
U
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
sabbatarian
U
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
geocentric
U
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric
U
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
solipsism
U
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
monetary school
U
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian
U
کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme
U
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism
U
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
blessed is he who
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
stalker
U
کسیکه میخرامد
whomso
U
بهر کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
constructionist
U
کسیکه قانون
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
pluralists
U
معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist
U
معتقد به تعدد تعدد حزبی
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com