Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solifidian
U
کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limitarian
U
کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
infallibilist
U
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
deliverance
U
رستگاری
redemption
U
رستگاری
salvation
U
رستگاری
redemptory
U
رستگاری بخش
emancipation
U
رستگاری رهاسازی
soteriology
U
رستگاری شناسی
redemptive
U
رستگاری بخش
soteriology
U
مبحث نجات رستگاری
salvationism
U
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
good genius
U
روح یافرشتهای که رستگاری شخص رافراهم میکند
credos
U
ایمان
credo
U
ایمان
unbelievers
U
بی ایمان
unbelievin
U
بی ایمان
disbeliever
U
بی ایمان
faithless
U
بی ایمان
believers
U
با ایمان
believer
U
با ایمان
faiths
U
ایمان
infidels
U
بی ایمان
faith
U
ایمان
belief
U
ایمان
unbelieving
U
بی ایمان
infidel
U
بی ایمان
trust
U
ایمان
unbeliever
U
بی ایمان
trusts
U
ایمان
trusted
U
ایمان
born-again
U
ایمان بازیافته
the faithful
U
ایمان داران
unfaithful
U
نقض ایمان
unfaith
U
نقض ایمان
belief
U
ایمان گمان
misbelieve
U
نا ایمان شدن
believe
U
ایمان اوردن اعتقادداشتن
believed
U
ایمان اوردن اعتقادداشتن
troth
U
براستی از روی ایمان
to believe in a person
U
بکسی ایمان اوردن
believes
U
ایمان اوردن اعتقادداشتن
profess
U
ابراز ایمان کردن
professes
U
ابراز ایمان کردن
professing
U
ابراز ایمان کردن
faithfulness
U
خوش عهدی ایمان
self doubt
U
عدم ایمان بنفس
I believe in God.
U
من به خدا ایمان دارم.
effective faith
U
ایمان توام باعمل
nulifidian
U
ادم بی دین و بی ایمان
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
believers
U
معتقد
believer
U
معتقد
fatalist
U
معتقد به سرنوشت
casualist
U
معتقد به اتفاق
theist
U
معتقد بخدا
resurrectionist
U
معتقد برستاخیز
predestinarian
U
معتقد به تقدیر
trinitarian
U
معتقد به تثلیث
polygamist
U
معتقد به تعددزوجات
legalism
U
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
materialists
U
معتقد به اصالت ماده
moralist
U
معتقد به اصول اخلاق
henotheist
U
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
naturalists
U
معتقد به فلسفه طبیعی
naturalist
U
معتقد به فلسفه طبیعی
spiritualists
U
معتقد بارتباط باارواح
idealist
U
معتقد به ایده الیسم
rationalist
U
معتقد به فلسفه عقلانی
materialist
U
معتقد به اصالت ماده
moralists
U
معتقد به اصول اخلاق
trinitarian
U
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
nihilist
U
معتقد به مکتب nihilism
spiritualist
U
معتقد بارتباط باارواح
red tapist
U
معتقد به red-tapism
rationalistic
U
معتقد به اصالت عقل
epicurus
U
نام فیلسوف یونانی که معتقد
self righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
biracialism
U
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
rabbinist
U
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
socialists
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialist
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
evolutionist
U
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
self-righteous
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist
U
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
principle
U
معتقد باصول ومبادی کردن
self-righteousness
U
معتقد بعدالت وتقوی خود
bureaucrat
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrats
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
millenarian
U
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
totemist
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite
U
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
representationalist
U
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
sabbatarian
U
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
geocentric
U
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
anthropocentric
U
معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
solipsism
U
فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
monetary school
U
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian
U
کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme
U
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism
U
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
gospeller
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
whomso
U
بهر کسیکه
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
constructionist
U
کسیکه قانون
long shot
U
کسیکه درمسابقات
stalker
U
کسیکه میخرامد
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com