Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
textualist
U
کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
rubricator
U
کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
metaphrast
U
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
normalization
U
را در محل با کمترین ارزش می افزاید
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
she'll
U
مخفف عبارات زیر will she shall she
italicism
U
عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
phraseogram
U
خط یا خطوط نماینده عبارات
parallelism
U
ترادف عبارات اشتراک وجه
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
interpolates
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
flowerily
U
چنانکه دارای عبارات پرصنعت یاتعارف امیزباشد
interpolating
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolate
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolated
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
conversions
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
job
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
inverted commas
U
نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
conversion
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
kwic
U
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
by the book
U
کتابی
scribal
U
کتابی
bookish
U
کتابی
literary
U
کتابی
bookman
U
کتابی
literay
U
کتابی
the a of a book
U
خوانندگان کتابی
book learning
U
علم کتابی
carpenter stopper
U
خفت کتابی
credenza
U
قفسه یا جا کتابی
Duch arch
U
قوس کتابی
edition
[ed.]
[of a book]
U
چاپ
[کتابی]
edition
[ed.]
[of a book]
U
ویرایش
[کتابی]
virus
U
برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
viruses
U
برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
to inset a sheet in a book
U
برگی را در کتابی گذاشتن
bookplayer
U
شطرنج باز کتابی
flex x
U
خرج انفجار کتابی
To bind a book.
U
کتابی را جلد کردن
delectus
U
کتابی که پارههای برگزیده
book move
U
حرکت کتابی شطرنج
when reading a book
U
در حال خواندن کتابی
needle book
U
سوزن دان کتابی
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
to license a book
U
اجازه چاپ کتابی را دادن
the forthcoming book
U
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
to wade through a book
U
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
version
U
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
versions
U
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
book draw
U
تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
he presented abook to me
U
کتابی بمن پیشکشی کرد
he presented me with a book
U
کتابی بمن پیشکشی کرد
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
scissors and paste
U
تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
to put any one through a book
U
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
pedantry or pedantism
U
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
sexto
U
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
interleaf
U
برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
interleave
U
برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
booklore
U
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
grangerism
U
ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
what not
U
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
to prefix a chapter to a book
U
فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z
U
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
glossarist
U
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
twelvemo
U
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo
U
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
epitomist
U
شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
blessed is he who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
stalker
U
کسیکه میخرامد
constructionist
U
کسیکه قانون
whomso
U
بهر کسیکه
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
long shot
U
کسیکه درمسابقات
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com