Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
geomancer
U
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
undertaking
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
rub something in
<idiom>
U
دست گرفتن (صحبت درموردحرفی که شخص گفته یاکاری کهکرده به مسخره )
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
fully paid
U
که حقوق خودراتمام میگیرد
that right inheres in him
U
ان حق باو تعلق میگیرد
airy-fairy
U
کسی که خود را میگیرد
hydraulic cement
U
سیمانی که در زیر اب میگیرد
heliograph
U
دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
it is very easily done
U
بسیار اسان انجام میگیرد
lunt
U
کبریتی که بکندی اتش میگیرد
the freak takes him
U
وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
hooker
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers
U
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
candlelit
U
اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
fusion reactor
U
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
bass clef
U
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
quantity allowance
U
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
nursling
U
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
aneroid
U
فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
quarterbacks
U
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
sheet lighning
U
برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
kelson or keelson
U
کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
it is ridiculously small
U
بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
quarterback
U
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
decalescence point
U
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
cross to bear/carry
<idiom>
U
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
indian giver
U
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
outwork
U
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
governesses
U
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governess
U
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
design points
U
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
hot test
U
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
coma
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
perfect infinitive
U
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
cold rolling
U
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
gantline
U
رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
lighter aboard ship
نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
design strength
U
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
haulage
U
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
naturally aspirated engine
U
موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
hung start
U
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
quick opener
U
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
fusion welding
U
اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
solariums
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
normative economics
U
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
stage payments
U
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
aileron spar
U
تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
one who
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
constant speed drive
U
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
stalker
U
کسیکه میخرامد
whomso
U
بهر کسیکه
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
long shot
U
کسیکه درمسابقات
constructionist
U
کسیکه قانون
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
loiter
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
loiters
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
loitering
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com