English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wine taster U کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tasters U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
taster U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
microscopist U کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
neptunist U کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
gauger U کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
winnower U کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
wire dancer U کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
disseisor U کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
inlander U کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
jawsmith U کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
foundationer U کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
wiseacre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wise acre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
private d. U کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
impulsive U کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
vinosity U حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
assembling U روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
wineglass U لیوان شراب پیمانه شراب
lamber U کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite U کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
taste U چشیدن
sip U چشیدن
sipping U چشیدن
tasting U چشیدن
tastes U چشیدن
to take the sense of U چشیدن
gustation U چشیدن
palates U چشیدن
tasted U چشیدن
gust U چشیدن
gusts U چشیدن
sips U چشیدن
sipped U چشیدن
palate U چشیدن
assays U چشیدن بازجویی کردن
To taste the jouys of freedom . U مزه آزادی را چشیدن
assay U چشیدن بازجویی کردن
To know the vicessetudes ( up and downs ) of life . U سرد وگرم روزگار را چشیدن
smacks U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smack U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smacked U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
wines U شراب
the juice of the grape U شراب
wine U شراب
bacchus U شراب
viniferous U شراب زا
fortified wines U شراب قوی
decanted U ریختن شراب
wine cellar U انبار شراب
decant U ریختن شراب
pottle U رطل شراب
wineglass U جام شراب
wino U معتاد به شراب
decanting U ریختن شراب
fortified wine U شراب قوی
wineskin U مشک شراب
cochineal U قرمز شراب کش
wine cellar U شراب دخمه
enology U شراب شناسی
wine maker U شراب ریز
oenologist U شراب شناس
decants U ریختن شراب
oenomel U شراب عسلی
winebibber U شراب خور
filtrate U شراب ناب
grcen wine U شراب نارس
winegrower U شراب ساز
cider U شراب سیب
guzzler U شراب خور
vinous flavour U طعم شراب
it is a racy wine U شراب رادارد
viniculture U شراب سازی
vermt U شراب افسنطین
binge U شراب خواری
binges U شراب خواری
ustulation U سوزاندن شراب
grcen wine U شراب تازه
wine U شراب نوشیدن
grail U جام شراب
viticulturist U شراب ساز
riesling U شراب سفید
rhenish wine U شراب اسمانی
vinal U بشکل شراب
viniferous U دارای شراب
wines U شراب نوشیدن
straw wine U شراب شیرین کشمش
viniculture U پرورش انگور شراب
vinic U مربوط به شراب یا الکل
maderia U شراب محصول مادریا
vinifacteur U اسباب شراب سازی
gladstone U نوعی شراب ارزان
frutex U شراب شربت الکلی
vintnery U عمده فروشی شراب
wineglasful U گیلاس شراب خوری
vermouths U شراب شیرین افسنطین
enology U مبحث شراب شناسی
jeroboam U جام شراب بزرگ
vermouth U شراب شیرین افسنطین
clarets U نوعی شراب قرمز
fiasco U ناکامی بطری شراب
gill U پیمانهای برای شراب
chalice U گیلاس شراب [در مراسم]
goblets U گیلاس شراب تکه
fiascos U ناکامی بطری شراب
fortified wine U شراب تقویت شده
fortified wines U شراب تقویت شده
argol U دردشراب .ته نشین شراب
bacchus U رب النوع شراب و باده
vintners U عمده فروش شراب
vintner U عمده فروش شراب
chianti U نوعی شراب قرمز
chablis U نوعی شراب سفید
scuppernong U شراب انگور مشک
goblet U گیلاس شراب تکه
cellars U جای شراب انداختن
winepress U خمره شراب سازی
cellar U جای شراب انداختن
loading U امیختن موادخارجی به شراب
goblet U گیلاس شراب [در مراسم]
malmsey U شراب شیرین قبرس
wineshop U مغازه شراب فروشی
claret U نوعی شراب قرمز
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
sherries U شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com