English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
improviser U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
improvisor U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
gill net U گیر کرده ماهی را گرفتار میسازد
evil genius U روح یافرشتهای که هلاکت شخص رافراهم میسازد
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
report U شایعه
rumor U شایعه
rumors U شایعه
hear say U شایعه
reported U شایعه
buzz U شایعه
buzzed U شایعه
reports U شایعه
rumours U شایعه
rumoured U شایعه
rumour U شایعه
on dit U شایعه
rumored U شایعه
buzzes U شایعه
buzzing U شایعه
grapevine U مو شایعه
old wives' tales U شایعه
grapevines U مو شایعه
old wives' tale U شایعه
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
noises U شایعه و تهمت
noise U شایعه و تهمت
disjunctive U حرف عطفی که بظاهر پیوند میدهدو در معنی جدا میسازد
double bar U دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
reportedly U طبق گزارش یا شایعه
rumours U شایعه گفتن و یا پخش کردن
rumored U شایعه گفتن و یا پخش کردن
rumor U شایعه گفتن و یا پخش کردن
rumors U شایعه گفتن و یا پخش کردن
rumour U شایعه گفتن و یا پخش کردن
rumoured U شایعه گفتن و یا پخش کردن
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
Hear it on the grapevine <idiom> U [شنیدن شایعه در مورد شخصی یا چیزی]
The rumour is gaining ground that … U این شایعه قوت گرفته است که ...
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
gospeller U کسیکه
one who U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
whom U کسیکه
dragman U کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
whomso U بهر کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
constructionist U کسیکه قانون
long shot U کسیکه درمسابقات
minimalist U کسیکه خرسنداست
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
joggers U کسیکه اهسته می دود
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
jogger U کسیکه اهسته می دود
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
waxer U کسیکه موم مالی میکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com