Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
lobbied
U
سالن انتظار
lobby
U
سالن انتظار
lobbies
U
سالن انتظار
parlor car
U
سالن استراحت قطار
lounge car
U
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
jawsmith
U
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
wire dancer
U
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
gauger
U
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
inlander
U
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
circumnavigation
U
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
wine taster
U
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
disseisor
U
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
winnower
U
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
foundationer
U
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
wiseacre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
swamper
U
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
wise acre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
occidentalist
U
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
thaumaturge
U
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
impulsive
U
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
attends
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attending
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
attend
U
انتظار کشیدن انتظار داشتن
lamber
U
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite
U
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
thwart
U
نیمکت
sofa
U
نیمکت
pews
U
نیمکت
seat
U
نیمکت
seated
U
نیمکت
seats
U
نیمکت
settees
U
نیمکت
benches
U
نیمکت
settee
U
نیمکت
pew
U
نیمکت
sofas
U
نیمکت
squab
U
نیمکت
thwarted
U
نیمکت
couch
U
نیمکت
bench
U
نیمکت
couched
U
نیمکت
couches
U
نیمکت
davenport
U
نیمکت راحتی
banquette
U
نیمکت پیاده رو
benches
U
نیمکت ذخیره ها
benches
U
نیمکت گذاشتن
stages
U
نیمکت اویزان
park bench
U
نیمکت پارک
sofa-beds
U
نیمکت تختخوابی
garden bench
U
نیمکت باغ
sofa-bed
U
نیمکت تختخوابی
stage
U
نیمکت اویزان
bench
U
نیمکت ذخیره ها
bench
U
نیمکت گذاشتن
chaise longue
U
نوعی نیمکت دراز
cross bench
U
نیمکت بیطرفان در مجلس
chaises longues
U
نوعی نیمکت دراز
circular bench
U
نیمکت گرد
[دایره ای]
to sit on the bench
U
روی نیمکت نشستن
amphitheater
U
سالن
coliseum
U
سالن
couchettes
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
backless bench
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
sofa-beds
U
نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
knife board
U
نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
sofa-bed
U
نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa
U
نیمکت مبلی نرم وفنری
benchstool
U
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
couchette
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
sofas
U
نیمکت مبلی نرم وفنری
tree bench
[bench encircling a tree trunk]
U
نیمکت
[دور تنه ]
درخت
arrival hall
U
سالن ورود
living room
U
سالن نشیمن
arrival hall
U
سالن ورود
salon
U
سالن زیبایی
living rooms
U
سالن نشیمن
salons
U
سالن زیبایی
galleries
U
سرسرا سالن
gallery
U
سرسرا سالن
mass hall
U
سالن غذاخوری
basilicas
U
سالن درازومستطیل
basilica
U
سالن درازومستطیل
beauty salon
U
سالن زیبایی
mess
U
سالن غذاخوری
mass hall
U
سالن نهارخوری
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
messes
U
سالن غذاخوری
lyceum
U
سالن بحث
music hall
U
سالن موسیقی
music halls
U
سالن موسیقی
concourse
U
سالن اصلی
ballrooms
U
سالن رقص
gyms
U
سالن ژیمناستیک
showrooms
U
سالن نمایشگاه
colosseum
U
سالن بزرگ
gym
U
سالن ژیمناستیک
showroom
U
سالن نمایشگاه
ballroom
U
سالن رقص
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
refectory
U
سالن ناهار خوری
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
court tennis
U
تنیس داخل سالن
refectories
U
سالن ناهار خوری
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
saloon
U
سالن زیبایی رستوران
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
saloons
U
سالن زیبایی رستوران
departure hall
U
سالن ترک کردن
officer's mess
U
سالن غذاخوری افسران
saloon car
U
واگن سالن دار
beauty shop
U
سالن ارایش وزیبایی
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
astrodome
U
سالن رسد خانه
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
indoor soccer
U
فوتبال داخل سالن
lyceum
U
سالن سخنرانی عمومی
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
bench
U
روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
parlormaid
U
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
bow-pew
U
[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
sawhorse
U
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
Is there a beauty salon in the hotel?
U
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
pullman car
U
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
breathers
U
استراحت
breather
U
استراحت
byes
U
استراحت
bye
U
استراحت
yasme
U
استراحت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com