English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
irrigational U وابسته به ابیاری
gentleman at large U کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
negroidal U زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
fondest U علاقمند
fonder U علاقمند
fond U علاقمند
devoted U علاقمند
irrigation U ابیاری
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
responsive U علاقمند ومتوجه
zoophilous U علاقمند به جانور
fashionmonger U علاقمند به مد وسلیقه
zoophilic U علاقمند به جانور
longhair U علاقمند به چیزی
amative U علاقمند بامورجنسی
wedded U بسیار علاقمند
interests U علاقمند کردن
enamoured U علاقمند و عاشقبهچیزی
beseeching U علاقمند-ازرویاشتیاقوآرزو
kleptomaniac U علاقمند به دزدی
interest U علاقمند کردن
long haired U علاقمند به چیزی
philoprogenitive U علاقمند به اولاد
attached U دلبسته علاقمند
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
kleptomaniacs U علاقمند به دزدی
hydrophile U اب دوست علاقمند به اب
over irrigation U فزون ابیاری
sewage irrigation U ابیاری فاضلاب
surface irrigation U ابیاری سطحی
irrigates U ابیاری کردن
irrigable U قابل ابیاری
irrigating U ابیاری کردن
acequia U نهر ابیاری
overirrigation U ابیاری اضافی
catch feeder U جوی ابیاری
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
sprinkler irrigation U ابیاری بارانی
irrigation channel U کانال ابیاری
irrigation consumption U مصرف ابیاری
border ditch irrigation U ابیاری نواری
irrigate U ابیاری کردن
kharif irrigation U ابیاری تابستانه
water system U سیستم ابیاری
irrigated U ابیاری کردن
systematic irrigation U ابیاری منظم
irrigative U ابیاری کننده
irrigation system U شبکه ابیاری
border check irrigation U ابیاری نواری
irrigational schemes U طرحهای ابیاری
bonvivant U علاقمند بزندگی خوب
heterosexuals U علاقمند به جنس مخالف
air minded U علاقمند به فضانوردی وهوانوردی
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
They grew attached ( attracted) to each other. U به همدیگر علاقمند شدند
heterosexual U علاقمند به جنس مخالف
spelunker U علاقمند به اکتشاف غار
discophile U علاقمند به صفحات گرامافون
gastronome U علاقمند بغذای خوب
ideal irrigation interval U فاصله مطلوب ابیاری
over irrigation U ابیاری بیش ازحد
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
irrigable area U زمین قابل ابیاری
streamed U جریان اب ابیاری جویبار
streams U جریان اب ابیاری جویبار
stream U جریان اب ابیاری جویبار
jaeger U علاقمند به شکار مرد شکارچی
business matters U مسائل کسبی
operational problems U مسائل عملیاتی
matters of great moment U مسائل مهم
economic problems U مسائل اقتصادی
political matters U مسائل سیاسی
battle problems U مسائل جنگی
beside the point <idiom> U مسائل حاشیهای
religious matters U مسائل مذهبی
tank irrigation U شبکه ابیاری با مخازن کوچک
aeration irrigation U ابیاری برای تهویه خاک
audiophile U شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
macroeconomic issues U مسائل اقتصاد کلان
adopting the opinion U تقلید در مسائل شرعی
tax administration U مسائل اجرایی مالیات
sig U علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
convention U باره مسائل حزبی ناحیهای
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
conventions U باره مسائل حزبی ناحیهای
sensationalism U پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
separate opinion U رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
endogenous U مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
humanism U دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
concert of europe U اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
mysticism U توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
algol U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
internal telecommunications unions U یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
whom U کسیکه
one who U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
dragman U کسیکه
gospeller U کسیکه
the concert of europe U منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
whomso U بهر کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
constructionist U کسیکه قانون
minimalist U کسیکه خرسنداست
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com