Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
irrigationist
U
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
irrigational
U
وابسته به ابیاری
gentleman at large
U
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
negroidal
U
زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
somnambulist
U
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
fondest
U
علاقمند
fonder
U
علاقمند
fond
U
علاقمند
devoted
U
علاقمند
irrigation
U
ابیاری
sweet tooth
U
علاقمند به شیرینی
responsive
U
علاقمند ومتوجه
zoophilous
U
علاقمند به جانور
fashionmonger
U
علاقمند به مد وسلیقه
zoophilic
U
علاقمند به جانور
longhair
U
علاقمند به چیزی
amative
U
علاقمند بامورجنسی
wedded
U
بسیار علاقمند
interests
U
علاقمند کردن
enamoured
U
علاقمند و عاشقبهچیزی
beseeching
U
علاقمند-ازرویاشتیاقوآرزو
kleptomaniac
U
علاقمند به دزدی
interest
U
علاقمند کردن
long haired
U
علاقمند به چیزی
philoprogenitive
U
علاقمند به اولاد
attached
U
دلبسته علاقمند
hydrophilic
U
اب دوست علاقمند به اب
kleptomaniacs
U
علاقمند به دزدی
hydrophile
U
اب دوست علاقمند به اب
over irrigation
U
فزون ابیاری
sewage irrigation
U
ابیاری فاضلاب
surface irrigation
U
ابیاری سطحی
irrigates
U
ابیاری کردن
irrigable
U
قابل ابیاری
irrigating
U
ابیاری کردن
acequia
U
نهر ابیاری
overirrigation
U
ابیاری اضافی
catch feeder
U
جوی ابیاری
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
sprinkler irrigation
U
ابیاری بارانی
irrigation channel
U
کانال ابیاری
irrigation consumption
U
مصرف ابیاری
border ditch irrigation
U
ابیاری نواری
irrigate
U
ابیاری کردن
kharif irrigation
U
ابیاری تابستانه
water system
U
سیستم ابیاری
irrigated
U
ابیاری کردن
systematic irrigation
U
ابیاری منظم
irrigative
U
ابیاری کننده
irrigation system
U
شبکه ابیاری
border check irrigation
U
ابیاری نواری
irrigational schemes
U
طرحهای ابیاری
bonvivant
U
علاقمند بزندگی خوب
heterosexuals
U
علاقمند به جنس مخالف
air minded
U
علاقمند به فضانوردی وهوانوردی
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
They grew attached ( attracted) to each other.
U
به همدیگر علاقمند شدند
heterosexual
U
علاقمند به جنس مخالف
spelunker
U
علاقمند به اکتشاف غار
discophile
U
علاقمند به صفحات گرامافون
gastronome
U
علاقمند بغذای خوب
ideal irrigation interval
U
فاصله مطلوب ابیاری
over irrigation
U
ابیاری بیش ازحد
take out gate
U
دریچه ابگیر ابیاری
irrigable area
U
زمین قابل ابیاری
streamed
U
جریان اب ابیاری جویبار
streams
U
جریان اب ابیاری جویبار
stream
U
جریان اب ابیاری جویبار
jaeger
U
علاقمند به شکار مرد شکارچی
business matters
U
مسائل کسبی
operational problems
U
مسائل عملیاتی
matters of great moment
U
مسائل مهم
economic problems
U
مسائل اقتصادی
political matters
U
مسائل سیاسی
battle problems
U
مسائل جنگی
beside the point
<idiom>
U
مسائل حاشیهای
religious matters
U
مسائل مذهبی
tank irrigation
U
شبکه ابیاری با مخازن کوچک
aeration irrigation
U
ابیاری برای تهویه خاک
audiophile
U
شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
macroeconomic issues
U
مسائل اقتصاد کلان
adopting the opinion
U
تقلید در مسائل شرعی
tax administration
U
مسائل اجرایی مالیات
sig
U
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
Take things as you find them.
<proverb>
U
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
indifferentism
U
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
sensationalism
U
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
urbiculture
U
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
endogenous
U
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
humanism
U
دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
redundancies
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy
U
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
concert of europe
U
اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
mysticism
U
توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
econometrics
U
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
legalism
U
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
algol
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
drainage system
U
سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
whom
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
the concert of europe
U
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
stalker
U
کسیکه میخرامد
long shot
U
کسیکه درمسابقات
whomso
U
بهر کسیکه
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
constructionist
U
کسیکه قانون
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com