English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limner U پیکرنگار
painters U پیکرنگار
painter U پیکرنگار
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
bencher U کسی که بر مسند قضاوت می نشیند
That which cometh from the heart will go to the he. <proverb> U سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
outside passenger U مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
couch potato U کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
whom U کسیکه
one who U کسیکه
gospeller U کسیکه
dragman U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
constructionist U کسیکه قانون
minimalist U کسیکه خرسنداست
introspectionist U کسیکه معتقد به
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
whomso U بهر کسیکه
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
jogger U کسیکه اهسته می دود
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
joggers U کسیکه اهسته می دود
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
waxer U کسیکه موم مالی میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
triples U سه برابر
doubled up U دو برابر
abreast U برابر
tantamount U برابر
tripling U سه برابر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com