Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trainbearer
U
کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
disseisor
U
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
usufructuary
U
کسیکه از عین ونماات ملک دیگری حق دارد استفاده کند
hisbrother personated him
U
برادرش خودرابنام او قلمدادیامعرفی کرد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
whom
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
constructionist
U
کسیکه قانون
stalker
U
کسیکه میخرامد
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
long shot
U
کسیکه درمسابقات
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
whomso
U
بهر کسیکه
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
loiter
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
loiters
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
color bearer
U
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter
U
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
would be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
would-be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
heteroclite
U
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
hemiplegic
U
کسیکه نیم بدنش فلج است
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
covenantee
U
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
hylotheist
U
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
bookworm
U
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
absolutist
U
کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
rubricator
U
کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
allottee
U
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
croppy
U
کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
bookworms
U
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
towhead
U
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
second fiddle
U
کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
gentleman at large
U
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
abstainer
U
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
intruders
U
کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com