English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nightcap U مشروب قبل ازخواب
nightcaps U مشروب قبل ازخواب
He woke up (got up). U بلند شد( برخاست ،ازخواب بیدار شد )
He is an early riser. U صبحها زود ازخواب بلند می شود ( سحر خیز است )
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
dragman U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
gospeller U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
long shot U کسیکه درمسابقات
introspectionist U کسیکه معتقد به
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
minimalist U کسیکه خرسنداست
whomso U بهر کسیکه
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
joggers U کسیکه اهسته می دود
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
jogger U کسیکه اهسته می دود
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
absolutist U کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
abstainer U پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
intruders U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
intruder U کسیکه سرزده یا بدون اجازه وارد شود
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
croppy U کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
mudlark U اهل کوچه کسیکه خودرا باخاک و گل می الاید
snuffer U وسیله یا کسیکه چراغی راروشن یا خاموش کند
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
outpensioner U کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
an incorrigible person U کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
ordinee U کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
pragamatist U کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
second fiddle U کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com