English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
countercurrent chromatography U کروماتوگرافی جریان مخالف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
upstream <adj.> <adv.> U مخالف جریان
crosscurrent U جریان مخالف
against the current <adv.> U مخالف جریان
against the stream <adv.> U مخالف جریان
countercurrent distribution U توزیع جریان مخالف
c.c.c U countercurrentchromatographyکروماتوگرافی جریان مخالف
upstream U مخالف جریان رودخانه
eddied U چرخ زدن جریان مخالف
eddies U چرخ زدن جریان مخالف
eddy U چرخ زدن جریان مخالف
eddying U چرخ زدن جریان مخالف
back pressure U فشار مخالف جریان اصلی درسیستمهای بسته سیالات
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
chromatography U کروماتوگرافی
gel filtration U کروماتوگرافی ژل تراوا
gas chromatography U کروماتوگرافی گازی
paper chromatography U کروماتوگرافی کاغذی
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
partition chromatography U کروماتوگرافی تقسیمی
chromatographic column U ستون کروماتوگرافی
gel permeation chromatography U کروماتوگرافی ژل تراوا
ionic chromatography U کروماتوگرافی یونی
descending chromatography U کروماتوگرافی نزولی
one way chromatography U کروماتوگرافی یکطرفه
ascending chromatography U کروماتوگرافی صعودی
two chromatography U کروماتوگرافی دو طرفه
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
absorbent chromatography U کروماتوگرافی جذبی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gas liquid partitions chromatography U کروماتوگرافی گاز- مایع
gas solid chromatography U کروماتوگرافی گاز- جامد
ion exchange chromatography U کروماتوگرافی تبادل یونی
gas liquid chromatography U کروماتوگرافی مایع گاز
thin layer chromatography U کروماتوگرافی لایه نازک
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
g.l.c. U gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
l.l.c U liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
foes U مخالف
with U مخالف
resistent U مخالف
foe U مخالف
contradictions U مخالف
dissidents U مخالف
dissident U مخالف
alien U مخالف
contradiction U مخالف
dissidence U مخالف
repugnant U مخالف
aliens U مخالف
adverse U مخالف
unfavorable U مخالف
conversed U مخالف
averse U مخالف
converses U مخالف
conversing U مخالف
antagonist U مخالف
inadvisable U مخالف
gainsayer U مخالف
gainst U مخالف
adversary U مخالف
contrary U مخالف
irreconcilable U مخالف
converse U مخالف
antagonists U مخالف
dissenting U مخالف
gyaku U مخالف
oppositionist U ضد مخالف
adversaries U مخالف
conflicting U مخالف
opponents U مخالف
opponent U مخالف
hostile U مخالف
contradictory U مخالف
antipodal U مخالف
oppositive U مخالف
contra U مخالف
contradictive U مخالف
at d. U مخالف
controvertist U مخالف
non content U مخالف
contrary to U مخالف
contrariant U مخالف
anie U مخالف
opposit U مخالف
against U مخالف
oppugner U مخالف
at outs U مخالف
out of keeping U مخالف
oppugnant U مخالف
by the ears U مخالف
liquid liquid chromatography U کروماتوگرافی مایع- مایع
bucking voltage U ولتاژ مخالف
vetoes U رای مخالف
defiant U معاند مخالف
vetoing U رای مخالف
overthwart U بطور مخالف
headwinds U باد مخالف
conning U رای مخالف
vetoed U رای مخالف
veto U رای مخالف
windbound U باد مخالف
clashing U برخوردکننده مخالف
dissents U رای مخالف
dissented U رای مخالف
dissent U رای مخالف
crosswinds U باد مخالف
antagonists U عضله مخالف
vice versa U در جهت مخالف
antagonist U عضله مخالف
oppositely U بطور مخالف
aversely U بطور مخالف
adversely U بطور مخالف
illegal U مخالف قانون
diverse U مختلف مخالف
crosswind U باد مخالف
reluctance U بیزاری مخالف
dis- U مخالف کردن
anti- U به معنای "مخالف "
countersuggestion U تلقین مخالف
counterview U عقیده مخالف
antagonizing U مخالف کردن
antagonized U مخالف کردن
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
antagonize U مخالف کردن
antagonises U مخالف کردن
antagonised U مخالف کردن
reverse U شکستنی مخالف
reversed U شکستنی مخالف
reverses U شکستنی مخالف
reversing U شکستنی مخالف
contradicts U مخالف بودن با
contradicted U مخالف بودن با
contradict U مخالف بودن با
the a party U طرف مخالف
counter ion U یون مخالف
overthwart U بالحن مخالف
antipathy U احساس مخالف
reluctate U مخالف کردن
antagonising U مخالف کردن
reluctancy U بیزاری مخالف
conflictive U مغایر مخالف
impolitic U مخالف مصلحت
contra flow U جهت مخالف
cons U رای مخالف
conned U رای مخالف
con U رای مخالف
contralateral muscles U عضلات مخالف
contraposition U مفهوم مخالف
contrary to the law U مخالف قانون
no U منفی مخالف
prevailing wind U باد مخالف
to be in the opposition U مخالف بودن
opponent U طرف مخالف
obscurantist U مخالف اصلاحات
antipapal U مخالف پاپ
in the opposite direction. U در جهت مخالف
disaccord U مخالف کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com