Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landding
U
کرانه رسمی فرودگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pioneer heliport
U
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
littoral
U
کرانه
limicoline
U
کرانه زی
coasts
U
کرانه
coast
U
کرانه
rivage
U
کرانه
strand
U
کرانه
strands
U
کرانه
mete
U
کرانه
martello
U
دژ کرانه
near shore
U
کرانه
shore
U
کرانه
shores
U
کرانه
strandline
U
خط کرانه
reviewing
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
U
مامور رسمی مقام رسمی
reviews
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
U
نیمه رسمی شبهه رسمی
review
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form
U
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
beach
U
پلاژ کرانه
groins
U
کرانه دار
sandbanks
U
کرانه ماسه
beach
U
کرانه شنی
beached
U
کرانه شنی
to push off
U
از کرانه دریادورشدن
sandbank
U
کرانه ماسه
beached
U
پلاژ کرانه
shore
U
کرانه ساحل
sand
U
شن کرانه دریا
groin
U
کرانه دار
boundary
U
کرانه کرانی
banks
U
کرانه دیواری
sands
U
شن کرانه دریا
bank
U
کرانه دیواری
boundaries
U
کرانه کرانی
groin
U
کرانه دار
strand
U
کرانه بندرگاه
strands
U
کرانه بندرگاه
shores
U
کرانه ساحل
beaches
U
کرانه شنی
beaches
U
پلاژ کرانه
medoterranean
U
دور از کرانه
sea coast
U
کرانه دریا
seaboards
U
کرانه دریا
in shore
U
در اب نزدیک کرانه
coast guard
U
گارد کرانه
back beach
U
کرانه جزر و مد
bounds register
U
ثبات کرانه ها
backshore
U
کرانه جزر و مد
the means and the extremes
U
دو میان و دو کرانه
off shore
U
دور از کرانه
sea shore
U
کرانه دریا
shore patrol
U
کرانه پاسدار
backshore beach
U
کرانه جزر و مد
on shore
U
سوی کرانه
seaboard
U
کرانه دریا
off shore fisheries
U
شیلات دوراز کرانه
coast guard officer
U
افسر گارد کرانه
limicoline
U
وابسته به مرغان کرانه زی
redshank
U
مرغ پا قرمز کرانه زی
aerodromes
U
فرودگاه
air field
U
فرودگاه
field
U
فرودگاه
airport
U
فرودگاه
aerodrome
U
فرودگاه
airstrips
U
فرودگاه
airstrip
U
فرودگاه
airfield
U
فرودگاه
airfields
U
فرودگاه
air strip
U
فرودگاه
airdrome
U
فرودگاه
landing field
U
فرودگاه
airports
U
فرودگاه
fielded
U
فرودگاه
fields
U
فرودگاه
lower limit
[of the integral]
U
کرانه پائین
[انتگرال]
[ریاضی]
upper limit
[of the integral]
U
کرانه بالا
[انتگرال]
[ریاضی]
land swell
U
خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
to set in
U
سوی کرانه روان شدن
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
alternate aerodrome
U
فرودگاه یدکی
flying field
U
میدان فرودگاه
port
U
فرودگاه هواپیما
air strip
U
باند فرودگاه
runway
U
باند فرودگاه
landing
U
فرودگاه هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
runways
U
باند فرودگاه
bingo field
U
فرودگاه اضطراری
landing place
U
فرودگاه اسکله
bingo field
U
فرودگاه یدکی
heliport
U
فرودگاه هلیکوپتر
skycap
U
باربر فرودگاه
airstrip
U
باند فرودگاه
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
airstrips
U
باند فرودگاه
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
departure air field
U
فرودگاه عزیمت
seadrome
U
فرودگاه دریایی
heliports
U
فرودگاه هلیکوپتر
the nile overflows its banks
U
نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
lagune
U
جای کم گود در دریا نزدیک به کرانه
helipad
U
فرودگاه هلی کوپتر
departure air field
U
فرودگاه پرواز هواپیما
Take me to the airport?
U
مرا به فرودگاه ببرید.
airfield traffic
U
عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic
U
عبور و مرور فرودگاه
How far is it to the airport?
U
تا فرودگاه چقدر راه است؟
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
taxiway
U
جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
exchange devaluation
U
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
ionian
U
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
augmentation support set
U
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
airport traffic area
U
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
What's the fare to the airport?
U
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
Is there a train to the airport?
U
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
Is there a bus to the airport?
U
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
recovery airfield
U
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
gates
U
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate
U
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie
U
پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
long shoreman
U
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
zmarker beacon
U
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
hard stand
U
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
wheel load
U
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
course light
U
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance
U
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
ground liaison
U
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
interiors
U
دور از مرز دور از کرانه
interior
U
دور از مرز دور از کرانه
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
riverain
U
کرانه نشین ساحل نشین
formmal
U
رسمی
orthodox
U
رسمی
solemn
U
رسمی
institutional
U
رسمی
official
U
رسمی
formal
U
رسمی
state religion
U
مذهب رسمی
contracts under seal
U
عقد رسمی
reprimanding
U
توبیخ رسمی
communique
U
ابلاغ رسمی
bonspiel
U
مسابقه رسمی
boarding call
U
بازدید رسمی
reprimands
U
توبیخ رسمی
reprimanded
U
توبیخ رسمی
cognizance
U
اخطار رسمی
aregular cook
U
اشپز رسمی
prothonotary
U
سردفتراسناد رسمی
official meeting
U
ملاقات رسمی
official language
U
زبان رسمی
official jurnal
U
روزنامه رسمی
official gazette
U
روزنامه رسمی
official deed
U
سند رسمی
official communications
U
ابلاغیه رسمی
official channels
U
طرق رسمی
official channels
U
مجاری رسمی
official authorities
U
مراجع رسمی
standard time
U
زمان رسمی
official document
U
سند رسمی
official meeting
U
اجتماع رسمی
speedwell
U
سیزاب رسمی
official prices
U
قیمتهای رسمی
prontonotary
U
سردفتراسناد رسمی
semi official
U
نیمه رسمی
semi officially
U
بطورنیم رسمی
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
smallage
U
کرفس رسمی
officiously
U
بطورغیر رسمی
officialize
U
رسمی کردن
official religion
U
دین رسمی
official receipt
U
رسید رسمی
official rate
U
نرخ رسمی
noterial document
U
سند رسمی
statute mile
U
مایل رسمی
nonformal
U
غیر رسمی
formal review
U
بررسی رسمی
formal review
U
سان رسمی
formal group
U
گروه رسمی
formal education
U
اموزش رسمی
formal accountability
U
ذیحسابی رسمی
extra official
U
غیر رسمی
reprimand
U
توبیخ رسمی
stand on ceremony
<idiom>
U
رسمی بودن
driss uniform
U
لباس رسمی
dress uniform
U
انیفرم رسمی
dress suit
U
لباس رسمی شب
solemn form
U
طریقه رسمی
hansard
U
مذاکرات رسمی
free and easy
<idiom>
U
غیر رسمی
tux
U
لباس رسمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com