English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
access code کد دسترسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
half U مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
accession U دسترسی
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
average U متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaged U متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averages U متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaging U متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
availability U شخص مفید دسترسی
availability U میزان دسترسی
access U دسترسی راه
access U دسترسی یا مجال مقاربت
access U دسترسی
accessed U دسترسی راه
accessed U دسترسی یا مجال مقاربت
accessed U دسترسی
accesses U دسترسی راه
accesses U دسترسی یا مجال مقاربت
accesses U دسترسی
accessing U دسترسی راه
accessing U دسترسی یا مجال مقاربت
accessing U دسترسی
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
poaching U دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
inaccessible U دسترسی ناپذیر
Viewdata U سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
cell U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cells U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
external U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
externals U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extension U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extensions U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
range U دسترسی
ranged U دسترسی
ranges U دسترسی
accessibility U دسترسی
isolate U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
reach U دسترسی
reached U دسترسی
reaches U دسترسی
reaching U دسترسی
inaccessibility U عدم دسترسی
inaccessibility U دسترسی ناپذیری
inaccessibility U غیرقابل دسترسی
access arm U بازوی دسترسی
access code U رمز دسترسی
access road U جاده دسترسی
access road U راه دسترسی
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
approachability U دسترسی
availability principle U اصل دسترسی پذیری
bulletin board system U پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
come at able U قابل دسترسی کنارامدنی
concentrator U گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Delphi U مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
direct access U دسترسی مستقیم
direct access U دسترسی مستقیم به اطلاعات
disk access time U زمان دسترسی دیسک
dynamic ram U حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
exclusion area U منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
freedom of information act U قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
inaccessibily U بطور غیر قابل دسترسی چنانکه نتوان به او نزدیک شدیا اورادید
inaccessibly U بطور غیر قابل دسترسی
inapproachable U بدون دسترسی
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
it is not pervious to reasonov U بدان دسترسی ندارد خردانرانمیتواند دریابد
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
non access U عدم دسترسی
nympholepsy U جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
nympholept U کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
outreach U دسترسی پیداکردن
random access U دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
video disk U دسترسی مستقیم
to get to somebody [something] U به کسی دسترسی پیدا کردن [ به چیزی رسیدن]
synthetic dyes U رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
access duct U مجرای دسترسی
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
access U دسترسی
gateway U دسترسی
to open something to [the] traffic U چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com