Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pure
U
کدی که در حین اجرا خود را تغییر ندهد
purer
U
کدی که در حین اجرا خود را تغییر ندهد
purest
U
کدی که در حین اجرا خود را تغییر ندهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixes
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fix
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
users
U
یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
user
U
یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
dry nurse
U
پرستاری که به بچه شیر ندهد
batch
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batches
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
to deafen a wall
U
دیوار راطوری ساختن که صدارا انتقال ندهد
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
client side
U
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
fulfilment
U
اجرا
feasance
U
اجرا
exercize
U
اجرا
ministration
U
اجرا
administration
U
اجرا
executes
U
اجرا
run
U
اجرا
administrations
U
اجرا
implementation
U
اجرا
runs
U
اجرا
implementation
U
اجرا
applications
U
اجرا
application
U
اجرا
effecting
U
اجرا
executed
U
اجرا
performance
U
اجرا
performances
U
اجرا
execute
U
اجرا
effect
U
اجرا
accomplishment
U
اجرا
effected
U
اجرا
execution
U
اجرا
operation
U
به اجرا
completion
U
اجرا
executing
U
اجرا
practising
U
اجرا کردن
effected
U
اجرا کردن
effect
U
اجرا کردن
non execution
U
عدم اجرا
inexecution
U
عدم اجرا
executive officen
U
گماشته اجرا
enforcing
U
به اجرا دراوردن
enforcing
U
اجرا کردن
enforce
U
اجرا کردن
enforce
U
به اجرا دراوردن
enforced
U
اجرا کردن
enforced
U
به اجرا دراوردن
enforces
U
اجرا کردن
enforces
U
به اجرا دراوردن
bring into being
U
اجرا کردن
perform
U
اجرا کردن
performed
U
اجرا کردن
execute
U
اجرا کردن
performs
U
اجرا کردن
carry out
U
اجرا کردن
inexecutable
U
اجرا نشدنی
accomplish
U
اجرا کردن
put into practice
U
اجرا کردن
to put in practice
U
اجرا کردن
fieri facias
U
حکم اجرا
executory
U
قابل اجرا
put into effect
U
اجرا کردن
conducts
U
اجرا کردن
fulfit
U
اجرا کردن
make a reality
U
اجرا کردن
fulfill
[American]
U
اجرا کردن
bring inbeing
U
اجرا کردن
practises
U
اجرا کردن
put in practice
U
اجرا کردن
executes
U
زمان اجرا
executes
U
اجرا کردن
feasibility
U
امکان اجرا
conduct
U
اجرا کردن
conducted
U
اجرا کردن
conducting
U
اجرا کردن
executed
U
زمان اجرا
executed
U
حلقه اجرا
up
U
اجرا یا کارکردن
executing
U
زمان اجرا
executing
U
حلقه اجرا
sergeant at arms
U
مامور اجرا
executing
U
اجرا کردن
run time
U
زمان اجرا
run manual
U
راهنمای اجرا
run book
U
دفتر اجرا
upping
U
اجرا یا کارکردن
upped
U
اجرا یا کارکردن
execute
U
اجرا کردن
administration
U
اجرا الغاء
bailiffs
U
مامور اجرا
non performance
U
عدم اجرا
mode of execution
U
طرز اجرا
bailiff
U
مامور اجرا
deliver
U
اجرا کردن
delivers
U
اجرا کردن
load and go
U
بارکنش و اجرا
lictor
U
مامور اجرا
practicing
U
اجرا کردن
effecting
U
اجرا کردن
administration
U
اجرا کردن
administrations
U
اجرا الغاء
executed
U
اجرا کردن
execute
U
زمان اجرا
execute
U
حلقه اجرا
sergeant
U
مامور اجرا
sergeants
U
مامور اجرا
exercises
U
اجرا کردن
exercised
U
اجرا کردن
exercise
U
اجرا کردن
administrations
U
اجرا کردن
practise
U
اجرا کردن
executive bailiff
U
مامور اجرا
accomplisher
U
اجرا کننده
usable
<adj.>
U
قابل اجرا
implements
U
اجرا کردن
implementing
U
اجرا کردن
suitable
<adj.>
U
قابل اجرا
applicable
<adj.>
U
قابل اجرا
implemented
U
اجرا کردن
useful
<adj.>
U
قابل اجرا
utilisable
[British]
<adj.>
U
قابل اجرا
executors
U
مامور اجرا
executor
U
مامور اجرا
utilizable
<adj.>
U
قابل اجرا
unfulfilled
U
اجرا نشده
accomplishable
U
قابل اجرا
implement
U
اجرا کردن
assemble and go
U
همگذاری و اجرا
bumbailiff
U
مامور اجرا
makable
<adj.>
U
قابل اجرا
practice
U
طرز اجرا
practicable
<adj.>
U
اجرا شدنی
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
اجرا شدنی
manageable
<adj.>
U
اجرا شدنی
effective date
U
تاریخ اجرا
makeable
<adj.>
U
اجرا شدنی
makable
<adj.>
U
اجرا پذیر
carry into effect
U
اجرا کردن
carry into execution
U
اجرا کردن
carry out
U
اجرا کردن
inapplicable
U
اجرا نشدنی
enforceable
U
قابل اجرا
executes
U
حلقه اجرا
compile and go
U
همگردانی و اجرا
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
اجرا شدنی
usefulness
U
قابلیت اجرا
purposeful
<adj.>
U
اجرا شدنی
purpose-built
<adj.>
U
اجرا شدنی
proper
<adj.>
U
اجرا شدنی
sanctioned
U
ضمانت اجرا
practical
<adj.>
U
اجرا شدنی
functional
<adj.>
U
اجرا شدنی
convenient
<adj.>
U
اجرا شدنی
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
اجرا شدنی
purposive
<adj.>
U
اجرا شدنی
suitable
<adj.>
U
اجرا شدنی
usability
U
قابلیت اجرا
availability
U
قابلیت اجرا
application
[applicability]
U
قابلیت اجرا
applicability
U
قابلیت اجرا
sanction
U
ضمانت اجرا
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
اجرا شدنی
useful
<adj.>
U
اجرا شدنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com