Perdic | کجا میتوانم گاز بوتان تهیه کنم؟ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Where can I get butane gas? U	کجا میتوانم گاز بوتان تهیه کنم؟

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Where can I get butane gas? U	کجا میتوانم گاز بوتان بگیرم؟
	butane U	بوتان
	Bhutan U	کشور بوتان
	i can go U	میتوانم بروم
	laying up U	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
	so far as i can guess U	انچه من میتوانم حدس بزنم
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
	May I see the room? U	آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
	How do I get to city center? U	چطور میتوانم به مرکز شهر بروم؟
	Where can I park my car? U	کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
	Can I rent a holiday cottage? U	آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
	Where can I get my car washed?	کجا میتوانم اتومبیلم را بدهم بشویند؟
	Can I get there on foot? U	آیا میتوانم تا آنجا پیاده بروم؟
	How can I make such pilot U	چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
	Can I rent a flat? U	آیا میتوانم یک آپارتمان اجاره کنم؟
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
	Where can I hire a car? U	کجا میتوانم اتومبیل اجاره کنم؟
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
	Can I pay by credit card? U	آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
	Can I rent a bungalow? U	آیا میتوانم یک خانه ویلایی اجاره کنم؟
	purvey U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveyed U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveying U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveys U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	skeletonizer U	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
	Can I make an appointment for friday? U	آیا میتوانم برای روز جمعه وقت قبلی بگیرم؟
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	purveyed U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveys U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveying U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purvey U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveyed U	تهیه
	purvey U	تهیه
	preparations U	تهیه
	purveys U	تهیه
	procurement U	تهیه
	purveying U	تهیه
	supplied U	تهیه
	supplying U	تهیه
	ministration U	تهیه
	off hand U	بی تهیه
	provision U	تهیه
	seating U	تهیه جا
	housing U	تهیه جا
	preparation U	تهیه
	supply U	تهیه
	counter preparation U	ضد تهیه
	provisionment U	تهیه خواربار
	procuring U	تهیه کردن
	prepares U	تهیه کردن
	prepare U	تهیه کردن
	preparing U	تهیه کردن
	procures U	تهیه کردن
	procured U	تهیه کردن
	procure U	تهیه کردن
	catered U	تهیه کردن
	catering U	تهیه کردن
	caters U	تهیه کردن
	photo imagery U	تهیه عکس
	parasceve U	روز تهیه
	the preparation day U	روز تهیه
	the water supply of tehran U	تهیه اب تهران
	to bargain for U	تهیه دیدن
	to find in U	تهیه کردن
	to make provision U	تهیه دیدن
	pitched U	تهیه دیده
	suppliers U	تهیه کننده
	supplier U	تهیه کننده
	base development U	تهیه پایگاه
	counter preparation U	تیر ضد تهیه
	fabricator U	تهیه کننده
	on the stocks U	د رشرف تهیه
	preparation fire U	تیر تهیه
	preparation fire U	اتش تهیه
	preparation of food U	تهیه خوراک
	preparation time U	زمان تهیه
	preparator U	تهیه کننده
	lighting feeder U	تهیه روشنایی
	preparatorily U	بعنوان تهیه
	prepare mortar U	تهیه ملات
	purveyance U	تهیه خواربار
	processes U	تهیه کردن
	process U	تهیه کردن
	placements U	تهیه شغل
	afforded U	تهیه کردن
	afford U	تهیه کردن
	provides U	تهیه کردن
	provides U	تهیه دیدن
	provide U	تهیه کردن
	provide U	تهیه دیدن
	affording U	تهیه کردن
	affords U	تهیه کردن
	victualage U	تهیه اذوقه
	placements U	تهیه کار
	placement U	تهیه شغل
	placement U	تهیه کار
	administers U	تهیه کردن
	administering U	تهیه کردن
	administered U	تهیه کردن
	administer U	تهیه کردن
	triplication U	تهیه در سه نسخه
	triplicity U	تهیه در سه نسخه
	victual U	تهیه اذوقه
	vacuum-packed	تهیه شده
	cater U	تهیه کردن
	supply U	تهیه کردن
	preparations U	تهیه و ارایش
	preparation U	اتش تهیه
	supplied U	تهیه کردن
	provided [that] <conj.> U	تهیه شده
	laid on <past-p.> U	تهیه شده
	supplying U	تهیه کردن
	provided <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	appropriated <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	weaponry U	تهیه سلاح
	furtherance U	تهیه وسایل
	preparation U	تهیه مقدمات
	preparations U	اتش تهیه
	data processing U	تهیه و تولیداطلاعات
	preparation U	تهیه و ارایش
	provision U	تهیه کردن
	data processing U	تهیه اطلاعات
	preparations U	تهیه مقدمات
	blend U	تهیه کردن
	blends U	تهیه کردن
	duplicators U	ماشین تهیه رونوشت
	duplicator U	ماشین تهیه رونوشت
	process U	تهیه و تولید کردن
	programmes U	برنامه تهیه کردن
	programmers U	تهیه کننده برنامه
	acetylene generator U	دستگاه تهیه استیلن
	programmer U	تهیه کننده برنامه
	gets U	تهیه کردن فهمیدن
	artillery preparation U	اتش تهیه توپخانه
	get U	تهیه کردن فهمیدن
	getting U	تهیه کردن فهمیدن
	advances U	قبلا تهیه شده
	advancing U	قبلا تهیه شده
	topography U	تهیه نقشه از عوارض
	enables U	تهیه کردن برای
	processes U	تهیه و تولید کردن
	prearranged U	از پیش تهیه شده
	aggregate flow diagram U	نمودار تهیه مصالح
	to lay in a stock U	موجودی تهیه کردن
	information providers U	تهیه کنندگان اطلاعات
	project section U	بخش تهیه پروژه ها
	it is in preparation U	در دست تهیه است
	program section U	بخش تهیه برنامه ها
	rotogravure U	تهیه گراور غلتکی
	preparatory students U	شاگردان تهیه یا مقدماتی
	programs U	برنامه تهیه کردن
	program U	برنامه تهیه کردن
	enabling U	تهیه کردن برای
	lyonnaise U	باپیاز تهیه شده
	enabled U	تهیه کردن برای
	enable U	تهیه کردن برای
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی
	precontract preparations U	تهیه اسناد قرارداد
	prearrange U	قبلا تهیه کردن
	polychromy U	فن تهیه نقوش الوان
	project section U	بخش تهیه طرحها
	hydrography U	تهیه نقشه دریایی
	area projection U	تهیه نقشه از منطقه
	area projection U	تهیه تصویر منطقه
	artillery preparation U	تیر تهیه توپخانه
	barrier tactics U	تاکتیک تهیه موانع
	beach unit U	یکان تهیه بارانداز
	budget directive U	دستورالعمل تهیه بودجه
	budgeteer U	تهیه کننده بودجه
	budgeter U	تهیه کننده بودجه
	stenciller U	تهیه کننده استنسیل
	stenciler U	تهیه کننده استنسیل
	scripting U	تهیه فایل اغازگر
	funded U	تهیه وجه کردن
	furred U	تهیه شده باخز
	quadruplication U	تهیه چیزی درچهارنسخه
	quadruplicate U	در چهارنسخه تهیه کردن
	he is an adequate provider U	برای تهیه خواربار
	polychrome U	تهیه عکسهای رنگی
	programme U	برنامه تهیه کردن
	procurement U	تهیه و تحویل اماد
	foresees U	قبلا تهیه دیدن
	affordable	قابل تهیه و خریداری
	preparatory U	مربوط به تهیه یامقدمات
	extemporizing U	فورا تهیه کردن
	extemporizes U	فورا تهیه کردن
	extemporized U	فورا تهیه کردن
	extemporize U	فورا تهیه کردن
	extemporising U	فورا تهیه کردن
	extemporises U	فورا تهیه کردن
	procure U	تهیه و تحویل اماد
	triplicate U	در سه نسخه تهیه کردن
	procured U	تهیه و تحویل اماد
	harness U	اشیاء تهیه کردن
	advance U	قبلا تهیه شده
	harnessed U	اشیاء تهیه کردن
	cold turkey U	بدون تهیه وتدارک