Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bookmaker
U
کتاب نویس
bookmakers
U
کتاب نویس
paper stainer
U
کتاب نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
deuteronomic
U
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
chirographer
U
خط نویس
aphorist
U
پند نویس
aphorist
U
موجز نویس
satirists
U
هجو نویس
columnist
U
مقاله نویس
novelist
U
رمان نویس
satirist
U
هجو نویس
draughtsmen
U
طرح نویس
draughtsman
U
طرح نویس
draftsmen
U
طرح نویس
lexicographer
U
لغت نویس
novelists
U
رمان نویس
romancer
U
رمان نویس
typist
U
ماشین نویس
typists
U
ماشین نویس
annotator
U
تفسیر نویس
columnists
U
مقاله نویس
tractarian
U
مقاله نویس
deponent
U
گواهی نویس
tabulating machine
U
جدول نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
drafts
U
چرک نویس
drafts
U
پیش نویس
cryptographer
U
رمز نویس
the psalmist
U
زبور نویس
calligrapher
U
خوش نویس
calligraphist
U
خوش نویس
tabulator
U
جدول نویس
chronicler
U
وقایع نویس
orthographer
U
درست نویس
conveyancer
U
قباله نویس
copyreader
U
سرمقاله نویس
pamphleteers
U
رساله نویس
ballpoints
U
روان نویس ها
ballpoint pens
U
روان نویس ها
programmers
U
برنامه نویس
dramaturge
U
درام نویس
ball pens
U
روان نویس ها
ballpens
U
روان نویس ها
pamphleteer
U
رساله نویس
historian
U
تاریخ نویس
historians
U
تاریخ نویس
grandiloquent
U
قلنبه نویس
typewritter
U
ماشین نویس
programmer
U
برنامه نویس
write once read many
U
یکبار نویس
minute
U
پیش نویس
annotator
U
حاشیه نویس
playwrights
U
نمایشنامه نویس
playwrights
U
پیس نویس
playwright
U
نمایشنامه نویس
playwright
U
پیس نویس
scriptwriters
U
نمایشنامه نویس
scriptwriter
U
نمایشنامه نویس
dramatists
U
نمایشنامه نویس
dramatist
U
نمایشنامه نویس
essayists
U
مقاله نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
anecdotist
U
حکایت نویس
captions
U
زیر نویس
caption
U
زیر نویس
acceptor
U
قبولی نویس
affiant
U
گواهی نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
polygraphs
U
بسیار نویس
polygraph
U
بسیار نویس
biographers
U
تذکره نویس
biographer
U
تذکره نویس
essayist
U
مقاله نویس
stenograph
U
تند نویس
fictionist
U
داستان نویس
foul copy
U
چرک نویس
songwriter
U
سرود نویس
gazetteer
U
مجله نویس
gazetteer
U
روزنامه نویس
geneologist
U
شجره نویس
gnomical
U
کوتاه لب نویس
letter writer
U
کاغذ نویس
sign writer
U
لوحه نویس
magazin
U
مجله نویس
magazinist
U
مجله نویس
fictionist
U
افسانه نویس
scholiast
U
حاشیه نویس
magniloquent
U
قلنبه نویس
magazinist
U
مقاله نویس
fabler
U
افسانه نویس
fabulist
U
افسانه نویس
lapicide
U
سنگ نویس
sign writer
U
تابلو نویس
inker
U
مرکب نویس
proverbialist
U
مثل نویس
proser
U
نثر نویس
prosateur
U
نثر نویس
prosaist
U
نثر نویس
evangelists
U
انجیل نویس
songwriter
U
ترانه نویس
evangelist
U
انجیل نویس
odist
U
قصیده نویس
letter writer
U
نامه نویس
scrabbler
U
مسوده نویس
rough or foul copy
U
چرک نویس
rewriter
U
دوباره نویس
idyllist
U
قصیده نویس
proforma
U
پیش نویس
phonographer
U
صدا نویس
endorser
U
فهر نویس
emblematist
U
مثل نویس
lexicographers
U
لغت نویس
elegist
U
مرثیه نویس
elegiast
U
قصیده نویس
elegiast
U
مرثیه نویس
drafted
U
چرک نویس
draft
U
پیش نویس
drafted
U
پیش نویس
draft
U
چرک نویس
head liner
U
سرصفحه نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
endorseer
U
فهر نویس
paragrapher
U
عبارت نویس
story teller
U
افسانه نویس
mythographer
U
اسطوره نویس
epistoler
U
نامه نویس
epistler
U
رساله نویس
endorser
U
پشت نویس
editorialist
U
سرمقاله نویس
protocols
U
پیش نویس سند
write white engine
U
موتور سفید نویس
endorse
U
پشت نویس کردن
endorsed
U
پشت نویس کردن
endorses
U
پشت نویس کردن
endorsing
U
پشت نویس کردن
protocol
U
پیش نویس معاهده
write black engine
U
موتور سیاه نویس
coder
U
برنامه نویس رمزگذار
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
systems programmer
U
برنامه نویس سیستم
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
protocol
U
پیش نویس سند
proforma
U
پیام پیش نویس
holographs
U
سند دست نویس
holograph
U
سند دست نویس
mythologist or ger
U
اساطیر نویس اساطیردان
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
minute
U
پیش نویس کردن
draft of a treaty
U
پیش نویس معاهده
draft
U
پیش نویس چرکنویس
systems programer
U
برنامه نویس سیستم
system programmer
U
برنامه نویس سیستم
computer programmer
U
برنامه نویس کامپیوتر
subscript
U
زیر نویس امضاء
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
to make a minute of
U
پیش نویس کردن
applications programmer
U
برنامه نویس کاربردی
draft plan
U
پیش نویس برنامه
draft
U
پیش نویس قرارداد
drafted
U
پیش نویس قرارداد
drafted
U
پیش نویس طرح
drafted
U
پیش نویس کردن
drafted
U
پیش نویس چرکنویس
drafts
U
پیش نویس چرکنویس
drafts
U
پیش نویس قرارداد
drafts
U
پیش نویس طرح
drafts
U
پیش نویس کردن
draft
U
پیش نویس کردن
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
protocols
U
پیش نویس معاهده
serialist
U
داستان نویس سریال
roughs
U
طرح پیش نویس
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
biographer
U
شرح حال نویس
biographers
U
شرح حال نویس
ink writer
U
در تلگراف مرکب نویس
programmer analyst
U
برنامه نویس / تحلیل گر
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
abstracter
U
خلاصه نویس دزد
systems progarmmer
U
برنامه نویس سیستم ها
pressmen
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
application programmer
U
برنامه نویس کاربردی
verbose
U
دراز نویس درازگو
draft
U
پیش نویس طرح
fountain pen
U
قلم خود نویس
fountain pens
U
قلم خود نویس
gossiper
U
دری وری نویس
pressman
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com