English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vulgarizer U عوام پسند کننده
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
booklet U کتابچه
booklets U کتابچه
blank book U کتابچه
cahier U کتابچه
bankbook U کتابچه بانک
notebook کتابچه یادداشت
notebooks U کتابچه یادداشت
note book U دفتر کتابچه
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
telephone directories U کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory U کتابچه راهنمای تلفن
pocketbooks U درامد کتابچه یا دفتر بغلی
pocketbook U درامد کتابچه یا دفتر بغلی
tea is sold by the kilogramme U چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
ready reckoner U کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
popular U عوام
laity U عوام
commons U عوام
plebs U عوام
communities U عوام
third estate U عوام
the vulgar U عوام
the common people U عوام
community U عوام
the common people U عوام الناس
commoners U : مردم عوام
common U : مردم عوام
vulgus U عوام الناسی
vulgarization U عوام پسندسازی
vulgarian U ادم عوام
high-sounding U عوام فریب
commonest U : مردم عوام
patois U لهجه عوام
rabble rouser U عوام انگیز
lower class U طبقه عوام
subclass U طبقه عوام
underclass U طبقه عوام
rabble-rousers U عوام انگیز
populace U عوام الناس
rabble-rouser U عوام انگیز
roturier U از طبقه عوام
high sounding U عوام فریب
House of Commons U مجلس عوام
general assembly U مجلس عوام
demagogy U عوام فریبی
demagogism U عوام فریبی
demagogic U عوام فریب
demagogical U عوام فریب
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
demagogues U ادم عوام فریب
booboisie U طبقه عوام الناس
plebeianize U در طبقه عوام اوردن
mobocracy U حکومت عوام الناس
House of Commons U مجلس عوام انگلیس
plebeians U عضو طبقه عوام
snide U ادم عوام فریب
plebeian U عضو طبقه عوام
rabble-rouser U عوام انگیز [سیاست]
Pied Piper U عوام انگیز [سیاست]
demagog U ادم عوام فریب
demagogue U ادم عوام فریب
plebeianness U وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
exoteric U عمومی قابل فهم عوام
roturier U عضو طبقه عوام رنجبر
commonalty U عوام الناس توده مردم
choicest U پسند
choice U پسند
choices U پسند
approbation U پسند
choicer U پسند
food preference U پسند غذایی
fastidious U مشکل پسند
savory U مورد پسند
admiring U پسند امیز
wondrous <adj.> U قابل پسند
f.in taste U مشکل پسند
miminy piminy U مشکل پسند
self affected U خود پسند
self conscious U خود پسند
xerophytes U خشکی پسند
admire U پسند کردن
admired U پسند کردن
admires U پسند کردن
admiration U پسند تحسین
hard to please U مشکل پسند
wonderful <adj.> U قابل پسند
vervain U گل شاه پسند
dodo U کهنه پسند
dodoes U کهنه پسند
dodos U کهنه پسند
mainlining U همه پسند
mainlines U همه پسند
mainlined U همه پسند
mainline U همه پسند
lowest common denominator U عامه پسند
fuddy-duddy U دیر پسند
zerophytes U خشکی پسند
fuddy-duddies U دیر پسند
finicky U دیر پسند
verbena U گل شاه پسند
prodigious <adj.> U قابل پسند
picksome U مشکل پسند
popular U توده پسند
savoury U مورد پسند
amazing <adj.> U قابل پسند
astonishing <adj.> U قابل پسند
popular U مردم پسند
astounding <adj.> U قابل پسند
stupendous <adj.> U قابل پسند
startling <adj.> U قابل پسند
lowest common denominators U عامه پسند
marvellous [British] <adj.> U قابل پسند
popularly U بطورعوام پسند
admirable <adj.> U قابل پسند
marvelous [American] <adj.> U قابل پسند
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U قابل پسند
flavoursome U مورد پسند [غذا]
lantana U شاه پسند گرمسیری
by popular [demand] request U درخواست توده پسند
miminy piminy U دیر پسند خودساز
mangroves U خانواده شاه پسند
mangrove U خانواده شاه پسند
finicking U جلوه فروش مشکل پسند
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
lemon plant U یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
demagogisme U استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
ramblers U سر گردان
sq U گردان
battalions U گردان
levogyrous U چپ گردان
winching U گردان
pivoting U گردان
winches U گردان
versatile U گردان
rambler U سر گردان
swing doors U در گردان
swing bridge U پل گردان
swing door U در گردان
doubled edge U لب گردان
battalion U گردان
winched U گردان
winch U گردان
rotary U گردان
levorotatory U چپ گردان
revolving U گردان
turnstiles U گردان در
turnstile U گردان در
swivels U مفصل گردان
swivels U حلقه گردان
pivoted lever U اهرم گردان
swivelled U مفصل گردان
swivelled U حلقه گردان
swivel U مفصل گردان
tape drive U نوار گردان
swivel joint U مفصل گردان
swivel knee U زانویی گردان
swivel vise U گیره گردان
imprest U تنخواه گردان
rotary crane U جراثقال گردان
revolving credit U اعتبار گردان
tape drives U نوار گردان
moving magnet U اهنربای گردان
swivel U حلقه گردان
rotary converter U مبدل گردان
ervolving credit U اعتبار گردان
engineer battalion U گردان مهندسی
merry go round U چرخ گردان
daisy U گل افتاب گردان
daisies U گل افتاب گردان
sunshades U افتاب گردان
sunshade U افتاب گردان
sunflowers U گل افتاب گردان
cylinderical rotary valve U شیر گردان
engineer battalion U گردان مهندس
roll over credit U اعتبار گردان
revolving fund U تنخواه گردان
visors U افتاب گردان
revolving kiln U کوره گردان
helianthus U گل افتاب گردان
rotary kiln U کوره گردان
treadmills U نوار گردان
treadmill U نوار گردان
rotary beam antenna U انتن گردان
swivel block U قرقره گردان
propeller fan U پروانه گردان
rotary table U میز گردان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com