Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carburetor icing
U
کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
venturi
U
لوله ونتوری
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
cut back
U
کاهش ناگهانی تولید
penstock
U
لوله تحت فشار
high pressure tube
U
لوله فشار قوی
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
penstock
U
لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
joule kelvin effect
U
انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
slingshot
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
ice crystals
U
بلورهای یخ
transcrystalline
U
درون بلورهای
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
holohedral
U
دارای بلورهای متقارن
racemize
U
بصورت بلورهای خوشهای در اوردن
dichroscope
U
اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
zoisite
U
دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
tax friction
U
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning
U
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
harmotome
U
سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
decrease
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreases
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased
U
کاهش یافتن کم شدن کاهش
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
decrease
U
کاهش دادن کاهش
decreases
U
کاهش دادن کاهش
decreased
U
کاهش دادن کاهش
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
acid reduction
U
کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
depreciatory
U
کاهش
degression
U
کاهش
subraction
U
کاهش
subtraction
U
کاهش
declined
U
کاهش
slowdowns
U
کاهش
slowdown
U
کاهش
declining
U
کاهش
downturns
U
کاهش
decline
U
کاهش
downturn
U
کاهش
concession
U
کاهش
reductions
U
کاهش
reduction
U
کاهش
falling-off
U
کاهش
falling off
U
کاهش
acceptance
U
کاهش
acceptances
U
کاهش
devaluation
U
کاهش
decreases
U
کاهش
spoiled
U
کاهش
decreased
U
کاهش
decrease
U
کاهش
deduction
U
کاهش
diminution
U
کاهش
mitigation
U
کاهش
dampest
U
کاهش
dampers
U
کاهش
declines
U
کاهش
spoil
U
کاهش
spoils
U
کاهش
damp
U
کاهش
reduce/enlarge
U
کاهش
imminution
U
کاهش
slow down
U
کاهش
attenuation
U
کاهش
abatement
U
کاهش
spoiling
U
کاهش
relief
U
کاهش
rebates
U
کاهش
rebate
U
کاهش
scale down
U
کاهش
wastage
U
کاهش
shrinkage
U
کاهش
subrtraction
U
کاهش
decrement
U
کاهش
spurted
U
خروج ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
spurted
U
افزایش ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
flare up
U
غضب ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
catastrophe
U
بلای ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
scream
U
ناگهانی گفتن
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
random
U
مسیر ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
screamed
U
ناگهانی گفتن
clapping
U
صدای ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com