Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiocy
U
کانایی
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
amaurosis
U
نابینایی
anop
U
نابینایی
blindness
U
نابینایی
hemianopia
U
نابینایی یک سویه
psychic blindness
U
نابینایی روانی
functional blindness
U
نابینایی کارکردی
cortical blindness
U
نابینایی مغزی
hemiopia
U
نابینایی یک سویه
nasal hemianopsia
U
نابینایی یکسویه خیشومی
bitemporal hemianopsia
U
نابینایی گیجگاهی دو سویه
blackout
U
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی
[پزشکی]
to have a blackout
U
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی داشتن
[پزشکی]
achloropsia
U
نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
company
U
همراه
participant
U
همراه
attendants
U
همراه
participants
U
همراه
on
U
همراه
concomitant
U
همراه
secondary planet
U
همراه
along
U
همراه
in company with
U
همراه
non concurrent
U
نا همراه
companies
U
همراه
attendant
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
accompanying
U
همراه
mid-
U
همراه با
mid
U
همراه با
bundled
U
همراه
accompanied by
U
همراه
comrades
U
همراه
acologte
U
همراه
comrade
U
همراه
attend
U
همراه بودن
spasmodically
U
همراه با انقباضات
accompanies
U
همراه بودن
indiental music
U
موزیک همراه
accompanied
U
همراه بودن
attends
U
همراه بودن
companion
U
همراه همدم
attending
U
همراه بودن
accompany
U
همراه بودن
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanying fire
U
اتش همراه
compeer
U
قرین همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
associated sound
U
صدای همراه
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
spasmodic
U
همراه با انقباضات
come along with me
U
همراه من بیائید
accompanier
U
همراه مصاحب
door bundle
U
بار همراه
escort
U
همراه بدرقه
escorted
U
همراه بدرقه
escorting
U
همراه بدرقه
escorts
U
همراه بدرقه
fraught
U
دارا همراه
accommpanying element
U
عنصر همراه
good luck to you
U
خدا به همراه
go along
U
همراه رفتن
bon voyage
U
خدا به همراه
to keep company with
U
همراه بودن با
unbundled
U
غیر همراه
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
convoys
U
همراه رفتن
convoy
U
همراه رفتن
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
to come along
U
همراه امدن
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
sick headache
U
سردرد همراه با
unaccompanied
U
بدون همراه
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
bundled software
U
نرم افزار همراه
typhoons
U
توفان همراه با باران
typhoon
U
توفان همراه با باران
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
to go along
U
همراه کسی رفتن
herewith
U
همراه این نامه
to accompany
U
همراه کسی رفتن
wave off
U
فرود همراه با سایش
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
savate
U
بوکس همراه با لگد
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
participative
U
انبازی کننده همراه
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
desks
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditivum
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditorium
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
desk
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
strophe
U
چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
cash with order
U
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
user
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
blizzards
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
slapstick
U
نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
users
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bug
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
best rate of climb speed
U
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
bundled software
U
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
bugging
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
blizzard
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bugs
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
attachment
U
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
female
U
استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
to play gooseberry
U
همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
creptation
U
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
break-dancing
U
گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
pinout
U
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
acid house
U
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
multimedia
U
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
record
U
لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
cist
U
[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
table
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
SIMD
U
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com